نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

۶۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقالات» ثبت شده است

شایعات درباره ساخت رودستر هوایرا همزمان با معرفی نسخه کوپه به گوش می‌رسید و سازنده بعدها تایید کرد که در سال ۲۰۱۶ تولید آن آغاز خواهد شد. این اتفاق نیافتاد تا اینکه اخیرا پاگانی اعلام کرده است در نمایشگاه اتومبیل ژنو ۲۰۱۷ در ماه مارس از رودستر هوایرا رونمایی خواهد کرد. اما اکنون در ماه فوریه برای اولین بار تصاویر رسمی از هوایرا و برخی مشخصات آن انتشار یافته است.

برخلاف سوپراسپرت‌های گرانقیمت که معمولا خیلی ساده با برداشتن سقف نسخه رودستر را ارائه می‌دهند در هوایرا شاهد تغییراتی در شکل ظاهری، افزایش قدرت موتور و سبک‌تر شدن خودرو هستیم، که موجب شده است اتومبیل از چابکی و شادابی بیشتری برخوردار باشد. البته هوایرا رودستر هنوز برچسب قیمت بسیار بالایی دارد و برای اینکه متوجه شوید در مقابل این هزینه چه چیزی بدست خواهید آورد در ادامه مطلب همراه ما باشید.
طراحی بیرونی

با وجود اینکه شباهت زیادی بین رودستر و کوپه هوایرا وجود دارد اما چند ویژگی خاص در رودستر به چشم می‌خورد. اول اینکه در نمای جلو هوایرا بیش از آنکه به نسخه اصلی شبیه باشد با مدل BC شباهت دارد. به ویژه اینکه بخش خمیده زیر سپر در هوایرا کوپه با مدل زاویه دارتری که در BC به چشم می‌خورد جایگزین شده است. این مورد باعث می‌شود ورودی هوا بزرگتر شود و چراغ‌های دیلایت به شکل نوارهای LED مستقیم قرار گرفته است.
در باقی موارد در نمای جلو تفاوت خاصی مشاهده نمیشود و اگر سقف خودرو را سرجایش برگردانیم عملا با همان هوایرا کوپه روبرو خواهیم شد. در عقب نیز تمام مشخصه‌های ظاهری پاگانی سرجای خود باقی مانده است که از آن جمله باید به دیفیوزر بزرگ فیبرکربنی، قاب فیبرکربنی در بر گیرنده چراغ‌های سهگانه و اگزوزهای چهارتایی در وسط بدنه اشاره کرد. دیفیوزر عقب هوایرا رودستر نه مثل نمونه کوپه ساده است و نه مثل نسخه BC تهاجمی و اسپرت و با چهار پره در انتهای خود چیزی بین این دو قرار دارد.

حال به سراغ نمای بالا میرویم، یعنی جایی که تفاوت اصلی کوپه و رودستر است. به گفته پاگانی دو نوع سقف برای هوایرا رودستر در نظر گرفته شده است. اولی سقفی بسیار سبک از جنس فیبرکربن است که بخش‌های میانی آن شیشه‌ای است. نصب و برداشتن این سقف بسیار ساده بوده و با نصب آن خودرو تا حد زیادی شبیه نوع کوپه خواهد شد. قسمت شیشه ای نیز موجب میشود سرنشینان از نور طبیعی بیشتری برخوردار شوند. سقف دوم از جنس پارچه با روکش کربنی می‌باشد که به سادگی جمع شده و داخل خودرو جاسازی خواهد شد. شیشه قرار گرفته بر روی محفظه موتور نیز نسبت به نسخه کوپه باریک‌تر و کشیده‌تر شده تا بهتر شکل V که تداعی کننده موتور V12 است را نمایان سازد.
طراحی داخلی

با اینکه پاگانی در خصوص طراحی ظاهری خودرو مطلبی بیان نکرده اما با بررسی تصاویر منتشر شده باید گفت کلیت نمای داخلی بین رودستر و کوپه یکسان است. اما در جزییات ماجرا کاملا متفاوت بوده و انبوهی از آپشن‌ها، تزیینات و مواد با جنس‌های مختلف کنار هم قرار گرفته اند تا تصویری کاملا خاص ایجاد کنند.
تجهیزات و امکانات مشابه نسخه کوپه است. همان فرمان با انتهای تخت، همان کنسول وسط که حالتی شناور دارد و همان فرم خاص اهرم تعویض دنده با متعلقات مکانیکی آن. این بخش های با روکش‌هایی از بهترین چرم ایتالیا، آلکانتارا، فیبرکربن و آلومینیوم براق پوشیده شده‌اند. این موارد در رنگ‌های مختلف نیز قابل سفارش هستند تا حتی الامکان با رنگ بدنه خودرو هماهنگ شوند.

پیشرانه
طبیعتا پاگانی هوایرا رودستر از پیشرانه مشابه نسخه کوپه بهرهمند شده است. یعنی موتور ۶ لیتری V12 که اصالتا توسط AMG طراحی شده است. این پیشرانه قادر است ۷۶۴ اسب بخار قدرت و ۷۳۸ فوت پوند گشتاور تولید کند. این میزان خروجی ۳۳ اسب بخار بیشتر از نسخه BC و البته کوپه می‌باشد.
به گفته سازنده موتور در برابر کمترین فشار بر روی پدال گاز حساس بوده و به همین سبب شتاب خودرو عالی است. هرچند هنوز درباره شتاب صفر تا صد و حداکثر سرعت هوایرا رودستر صحبتی نشده اما با مقایسه میزان افزایش قدرت موتور نسبت به نمونه کوپه باید انتظار داشت در زمانی کمتر از ۲٫۹ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت رسیده و تا حداکثر سرعت ۲۳۰ مایل بر ساعت ادامه دهد.

برای انتقال قدرت به چرخ‌ها گیربکس هفت دنده اتوماتیک BC توسعه داده شده است. ECU مجددا برنامه نویسی شده و دیفرانسیل خودرو نیز از نوع الکترونیکی است و میتوان عملکرد آن را با دقت بالایی کنترل نمود.
هنوز قیمت نهایی این رودستر اعلام نشده اما از آنجا که قیمت پایه هوایرا کوپه ۱٫۴ میلیون دلار بوده و با سفارش تمام آپشن‌ها به حدود ۲ میلیون دلار نیز می‌رسید باید انتظار داشت نسخه رودستر فول آپشن قیمتی در حدود ۲٫۴ میلیون دلار داشته باشد. در این صورت پاگانی هوایرا رودستر رقیب مناسبی برای فراری لافراری آپرتا با قیمتی بین ۲ تا ۲٫۵ میلیون دلار خواهد بود. البته هر دو خودرو به زودی هیولایی مانند بوگاتی چیرون گرنداسپرت با قیمت نزدیک به ۳ میلیون دلار و قدرت ۱۴۷۹ اسب بخار را بالای سر خود خواهند دید.

از همان تصاویر جاسوسی نیز مشخص بود که آمپرا-ای چیزی بیشتر از بولت EV برای عرضه نداشته و فقط آرم شورلت با اپل تعویض شده است. خبر خوش اینکه آمپرا-ای به یک پیشرانه الکتریکی پیشرفته مجهز است که با یک بار شارژ قادر است مسافت ۲۳۶ مایل را طی نماید. در کنار اینها محصول برقی اپل از فضای جادار و امکانات قابل توجه ارتباطی مانند بلوتوث، اینترنت ۴G، هات اسپات وای فای و سیستم ناوبری مستقل بهره می‌برد.

از برد الکتریکی مشابه بین بولت EV و آمپرا-ای مشخص است که نه تنها ظاهر هر دو خودرو مشابه است بلکه از یک پیشرانه نیز سود می‌برند. اما در مقایسه با سایر رقبای الکتریکی مانند فیات ۵۰۰e، فولکس واگن ای-گلف و رنو زوی؛ اپل آمپرا-ای از برد الکتریکی بالاتری برخوردار بوده و هیچ یک از اتومبیل های مذکور با یک بار شارژ حتی به ۲۰۰ مایل نیز نمی‌رسند. اما باید منتظر ماند و دید این محصول جنرال موتورز برای بازار اروپا با چه بازخوردی از طرف مشتریان مواجه خواهد شد.

اگر قبلا پسرعموی آمریکایی آمپرا-ای یعنی همان شورلت بولت EV را دیده باشید متوجه می‌شوید هیچ چیز در ظاهر دو اتومبیل تفاوتی نکرده است. در خودروهای الکتریکی موضوع آئرودینامیک از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است چرا که به هر میزان از مقاومت هوا کاسته شود به برد الکتریکی افزوده شده و نیاز به شارژ مجدد کمتر خواهد شد. بنابراین جنرال موتورز در طراحی این محصول از آزمایش های متعدد تونل باد استفاده کرده است.

البته طراحان نگران تاثیر منفی این آزمایش ها بر ظاهر خودرو بودند اما در نهایت طرح بولت EV یا آمپرا-ای با یک منحنی هموار از جلوپنجره تا انتهای سقف بدست آمد. چراغ های تمام LED، جلوپنجره و سپرها همانند نمونه آمریکایی است و تنها تفاوت همان نشان اپل به جای شورلت می‌باشد. البته ظاهر آئرودینامیک خودرو موجب شده شیشه جلو بیش از حد مایل و شیبدار باشد که در نتیجه یک پنجره مثلثی کوچک به جلوی درب اضافه شده و یک ستون اضافی آن را از درب جلو جدا کرده است. تمام اینها قطعات اضافی موجب شده دید جلو و تسلط راننده به جاده کاهش یابد.

در نمای کناری نیز همان شباهت حکفرما است و این بار نیز نام بولت با آمپرا جایگزین شده است. آینه های جانبی دقیقا پس از همان پنجره کوچک مثلثی قرار گرفته و از نظر شکل ظاهری و محل قرارگیری هماهنگی مناسبی با بقیه اجزای بدنه نداشته و شبیه به گوش های دامبو (فیل پرنده) شده اند! به هرحال اگر یک اتومبیل برقی می‌خواهید باید تا حدودی زیبایی ظاهری را قربانی کنید؛ مگر اینکه توان پرداخت قیمت هنگفت محصولات تسلا را داشته باشید که در آن صورت داستان کاملا متفاوت خواهد بود.
در نمای عقب جذابیت ظاهری بیشتری حاکم است و خط منحنی که عرض درب عقب را طی کرده به گونه ای است که گویا اتومبیل به شما لبخند می‌زند. هرچند در عقب نیز انحنای بیش از حد سقف به سمت پایین موجب کاهش دید عقب شده است.

البته در تصاویر جاسوسی نمای داخلی خودرو مشخص نمی‌شود اما تقریبا قابل حدس بود که در اینجا نیز شباهت فراوانی با بولت وجود دارد. خوشبختانه الکتریکی بودن خودرو تاثیر چندانی بر فرم طراحی نمای داخلی نداشته و آمپرا از طراحی جذابی در چیدمان و تزیینات داخلی سود می‌برد. طراحی دو رنگ علاوه بر اینکه جلوه بیشتری به داخل بخشیده با امتداد روی داشبورد و پنل درب ها فضای کابین را پهن تر نشان می‌‌دهد. نمایشگر لمسی در مرکز داشبورد قرار داشته و به گونه ای طراحی شده که حداقل انرژی را مصرف نماید و به اندروید اتو و اپل کارپلی مجهز می‌باشد. از این طریق می‌توان اطلاعات مربوط به ۱۰ گوشی یا تبلت را بطور مجزا ذخیره نمود.

از آنجایی که امکاناتی مانند اینترنت ۴G و هات اسپات در بولت وجود داشت دلیلی ندارد در آمپرا شاهد آنها نباشیم. سیستم ناوبری آمپرا از جمله تفاوت های آن با بولت محسوب شده و بیشتر بر اساس نقشه کشورهای عضو اتحادیه اروپا برنامه ریزی شده است. دکمه ها و کنترل ها نیز از پس زمینه نور سبز رنگ برخوردار هستند تا حرکت با خودرویی دوستدار محیط زیست به سرنشینان یادآوری شود. صندلی ها راحت و جادار بوده و از جنس چرم می‌باشند.
به گفته سازنده قدرت خروجی موتور الکتریکی آمپرا معادل ۲۰۴ اسب بخار می‌باشد. در آزمایش های صورت گرفته بر اساس استاندارد NEDC برد الکتریکی آمپرا معادل ۳۱۰ مایل بدست آمده که با شرایط واقعی اختلاف فاحشی دارد. اما این عدد طبق استاندارد WLTP معادل ۲۳۶ مایل می‌باشد که به واقعیت نزدیک تر است. ممکن است بسته به شرایط جاده و نوع رانندگی با هر بار شارژ مسافت ۲۱۰ مایل طی گردد. این خودرو به قابلیت بازیابی انرژی در هنگام ترمز و همچنین شارژر ۲۴۰ ولتی مجهز است.

با توجه به اینکه اپل اطلاعاتی درباره زمان شارژ باتری منتشر نکرده اگر بخواهیم با توجه به شورلت بولت EV قضاوت کنیم باید بگوییم یک بار شارژ کامل باتری در حالت عادی به ۹٫۵ ساعت زمان نیاز دارد. با یک ساعت شارژ می‌توان مسافتی معادل ۲۵ مایل را طی کرد اما اگر از شارژ سریع جریان مستقیم استفاده شود، باتری در عرض ۳۰ دقیقه برای طی مسافت ۹۰ مایل شارژ خواهد شد. اپل آمپرا را یک اتومبیل برقی اسپرت می‌خواند و این مطلب چندان هم بیراه نیست. زمان لازم برای رسیدن به سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت ۳٫۲ ثانیه بوده و برای رسیدن به صد کیلومتر بسته به میزان شارژ باقیمانده به ۶٫۵ الی ۷ ثانیه زمان نیاز است.

شورلت بولت EV در آمریکا قیمتی معادل ۳۰ هزار دلار دارد که البته این را مدیون معافیت های مالیاتی و تدابیر تشویقی برای اتومبیل های برقی است. درغیر این صورت قیمت آن به ۳۷۵۰۰ دلار می‌رسید. بنابراین انتظار می‌رود آمپرا بسته به شرایط بازار قیمتی در حدود ۴۰ هزار دلار داشته باشد و البته رقبای قدری مانند بی ام و i3 و نیسان لیف انتظار آن را می‌کشند.

کمپانی فراری قرار است در نمایشگاه اتومبیل ژنو ۲۰۱۷ از یکی از خاص‌ترین محصولات تاریخ خود رونمایی کند. این ابرخودرو که بر اساس مدل ۱۲ سیلندر برلینتا تولید شده، ۸۱۲ سوپرفست نام دارد و قوی‌ترین و سریع‌ترین فراری تاریخ لقب خواهد گرفت.
۸۱۲ سوپرفست نه تنها مجموعه‌ای کامل از فناوری‌های پیشرفته و تجهیزات نوآورانه می‌باشد بلکه نقطه عطفی در تاریخ اتومبیل‌های ۱۲ سیلندر فراری نیز محسوب می‌شود. اتومبیل‌هایی که تاریخ آنها از ۱۹۴۷ آغاز گردیده و ۷۰ سال ادامه داشته است.

فراری ۸۱۲ یک میراث‌دار واقعی برای F12 برلینتا و F12 tdf می‌باشد و در عین حال آغازگر دوران جدیدی برای اسب سرکش فراری خواهد بود. قدرت بالا و هیجان غیرقابل وصف تنها بخشی از قابلیت‌های این فراری می‌باشد و بر روی پیست و جاده از بهترین عملکردی که از یک فراری انتظار میرود برخوردار است. در عین حال صاحبان ۸۱۲ می‌توانند از راحتی رانندگی نیز لذت ببرند تا با قاطعیت بتوان گفت که ۸۱۲ سوپرفست از جذابیت‌هایی همه جانبه برخوردار است.

فراری ۸۱۲ سوپرفست به یک موتور ۶٫۵ لیتری V12 تنفس طبیعی به قدرت ۸۰۰ اسب بخار مجهز است و با این خروجی باید آن را پرچمداری جدید برای کلاس سوپراسپرت‌های موتور وسط نامید. بیشترین قدرت فراری در دور موتور ۸۵۰۰ قابل دسترسی می‌باشد و نسبت قدرت به حجم موتور ۱۲۳ اسب بخار بر لیتر می‌باشد. این آمار و ارقام به حدی تحسین برانگیز است که هیچ اتومبیل موتورجلویی حتی نزدیک به آن نیز نشده است. بدین ترتیب فراری بار دیگر قابلیت‌های غیرقابل بحث خود در موتورهای V12 را به نمایش گذاشته است. جذابیت‌های این موتور V12 وقتی بیشتر می‌شود که صدای گیرای خارج شده از اگزوز را نیز به آن اضافه کنیم که خود حاصل کار پیچیده مهندسی است.

حداکثر گشتاور پیشرانه ۷۱۸ نیوتن متر است که در دور ۷۰۰۰ قابل دسترسی است. اما ۸۰ درصد گشتاور از دور ۳۵۰۰ به بعد نیز در اختیار راننده است و این یعنی حتی در دورهای پایین نیز فراری از کشش و مانورپذیری بالا برخوردار است.
این قدرت و گشتاور بالا حاصل سیستم تزریق مستقیم سوخت با فشار ۳۵۰ اتمسفر می‌باشد. در واقع این کارایی بالا تاکنون منحصرا برای پیشرانه اتومبیل‌های فرمول یک استفاده می‌شد و اکنون برای اولین بار بطور استاندارد در یک خودروی جاده‌ای نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.

فراری ۸۱۲ سوپرفست به یک گیربکس اتوماتیک دوکلاچه مجهز است. این گیربکس با برخورداری از ضریب دنده خاص تعویض دنده‌ها را در زمان کوتاه‌تری انجام می‌دهد که باعث تیزتر شدن واکنش به پدال گاز خواهد شد.
۸۱۲ به پیشرفته‌ترین سیستم‌های کنترلی مجهز است که معمولا در کانسپت‌های پیشرفته به چشم می‌خورد و در نتیجه هندلینگی بی‌نظیر برای آن به ارمغان آورده است. فراری برای اولین بار در محصولاتش از سیستم EPS (فرمان الکتریکی) اسپرت استفاده کرده و ترکیب آن با نسخه پنجم سامانه اختصاصی SSC فراری (کنترل لغزش و انحراف خودرو) بسیار عالی جواب داده و موجب شده است بتوان از تمام قدرت و گشتاور موتور بدون از دست رفتن کنترل خودرو استفاده کرد.

در این فراری از تجربیات به دست آمده در F12 tdf نیز بخوبی استفاده شده و با بهسازی نرم افزارها و سیستم‌های کنترلی، کیفیت سواری و هندلینگ افزایش یافته است.
طراحی ۸۱۲ سوپرفست در مرکز طراحی فراری موسوم به فراری استالینگ سنتر صورت گرفته و یک بازنگری در زبان طراحی محصولات موتورجلوی فراری محسوب می‌شود. خطوط و حجم‌های اسپرت که به خوبی با یکدیگر ادغام شده اند کاملا با قدرت و سرعت بالای فراری هماهنگی دارد.

ظاهر کلی ۸۱۲ به یک فست بک شباهت دارد و به وضوح الهام گرفته از مدل افسانه‌ای ۳۶۵ GTB4 مدل ۱۹۶۹ می‌باشد. المان‌هایی مانند کاپوت کشیده و قسمت عقب جمع و جور به علاوه گلگیرهای عضلانی همانقدر ظاهر خودرو را پرقدرت نشان می‌دهد که موتور V12 قدرتمند است. حتی چراغ‌های تمام LED جلو علاوه بر اینکه با خطوط خود موجب بهبود حرکت هوا در اطراف خودرو می‌شوند به خشن و تهاجمی‌تر نشان دادن ظاهر آن نیز کمک می‌کنند.
در نمای عقب چراغ‌های دایره‌ای شکل دوبل خبر از بازگشت فراری به سنت‌های قدیمی خود می‌دهد. اسپویلر به خوبی در بدنه خودرو جذب شده و در عین هماهنگی تفکیک مناسبی بین نمای عقب و سایر بخش‌های به وجود آورده است. دو اگزوز دوبل که در قابی فیبرکربنی قرار گرفته‌اند به علاوه دیفیوزر برجسته و سرخ رنگ جذابیت‌های ظاهری بالا را تکمیل کرده‌اند.
مانند سایر انواع فراری در ۸۱۲ نیز آئرودینامیک و طراحی ظاهر در مقوله جدانشدنی از یکدیگر محسوب می‌شوند. به عنوان مثال دو ورودی هوا در جلو که از کنار چراغ‌ها آغاز و در پشت آنها پایان می‌یابد و ورودی هوای عقب که از پشت ستون B آغاز و تا قبل از چراغ‌های عقب امتداد دارد را می‌توان نام برد.
به مناسبت ۷۰ سالگی فراری رنگ جدیدی برای ۸۱۲ سوپرفست در نظر گرفته شده که روسو ستانتا نام دارد.
طراحی داخلی کابین ۸۱۲ در عین اینکه از بهترین مواد برخوردار بوده و کاملا راحت می‌باشد اما نسبت به برلینتا که نیم نگاهی به لوکس بودن داشت از جنبه‌های اسپرتی بالاتری برخوردار است.

همانطور که در تصاویر قبلی موستانگ دیده بودیم ظاهر این خودرو با وجود ارتفاع پایین‌تر دماغه و چراغ‌های باریک تر، اخموتر از قبل شده است. طراح خودرو ملوین بتانکورت گفته است که ورودی هوا، نمای ظاهری جلو، جلوپنجره جدید، چراغ‌های تمام LED و مه شکن‌های کوچک‌تر ولی پرنورتر شادابی بیشتری به ظاهر فورد بخشیده است. نمای عقب نیز با بهسازی چراغ‌های عقب و استفاده از اگزوزهای دوگانه دوبل که مخصوص شلبی GT350 2016 می‌باشد جذابیت بیشتری یافته است. این موستانگ به ویژه در نمای عقب اکنون شباهت زیادی به نسل اول خود پیدا کرده است.

پس از معرفی کانورتیبل جدید موستانگ اکنون باید منتظر شلبی GT500 نیز باشیم، به ویژه که رقیب قدرتمندی همچون دوج چلنجر SRT دمون انتظار آن را می‌‌کشد که سبک تر، سریع‌تر و قوی‌تر از نسل فعلی چلنجر هلکت می‌باشد. دمون قرار است رسما در نمایشگاه اتومبیل نیویورک در آوریل ۲۰۱۷ رونمایی شود.

در موستانگ ۲۰۱۸ خبری از موتور V6 نیست. در عوض فورد موتور ۲٫۳ لیتری توربوی ۴ سیلندر را مورد بازنگری قرار داده و گشتاور آن را افزایش داده است. اما کسانی که خواهان یک موستانگ سرکش هستند باید موتور ۵ لیتری V8 را سفارش دهند. هرچند مشخصات این پیشرانه هنوز اعلام نشده اما قطعا از قدرت و گشتاور بالایی برخوردار خواهد بود.
یکی از دو گیربکس ۱۰ دنده اتوماتیک در کنار ۶ دنده دستی با دو صفحه کلاچ و دو چرخ طیار (فلایویل) قابل سفارش می‌باشد که فناوری‌های آن از شلبی GT350 اقتباس گردیده است. قطعا با استفاده از تعلیق‌های مگناراید کیفیت سواری نیز افزایش قابل توجهی یافته است. فورد برای گیراتر شدن صدای موستانگ اگزوزهایی با سوپاپ‌های متغیر را بکار گرفته است.

فورد تلاش کرده تا موستانگ ۲۰۱۸ قابلیت سفارشی سازی بیشتری داشته باشد و به همین منظور رنگ‌های جدید و آپشن‌های بیشتری را برای آن درنظر گرفته است. از جمله این موارد می‌توان به نمایشگر لمسی ۱۲ اینچی جدید اشاره نمود. در زمینه ایمنی نیز سیستم ترمز اضطراری خودکار با قابلیت شناسایی عابرپیاده بطور استاندارد اضافه شده است.

موستانگ ۲۰۱۸ را در واقع باید فیس لیفتی از نسل ششم موستانگ دانست که در سال ۲۰۱۵ معرفی گردید. علاقمندان این برند اسپرت آمریکایی که می‌خواهند پیش از عرضه موستانگ در پاییز ۲۰۱۷ آن را از نزدیک ببینند، این فرصت را در ۵۰ نمایشگاه محلی در آمریکای شمالی خواهند داشت.

تقریبا بیشتر برندهای لوکس منتظر بودند تا محصولات جدید خود را در نمایشگاه اتومبیل دیترویت ارائه کنند. و البته برخی از آنها نیز رونمایی اولیه را پیش از آغاز بکار رسمی نمایشگاه انجام دادند که از مهمترین آنها باید به رولز رویس ریث بلک بج اشاره کرد. این رولزرویس جدید که بر اساس مدل کوپه تولید شده به چند اسب بخار بیشتر از نسخه استاندارد مجهز است تا اسپرت‌تر از قبل به نظر برسد. نکته قابل ذکر دیگر در این کوپه لوکس رینگ‌های فیبرکربنی آن است.

به عنوان مثال فورد موستانگ شلبی GT350R نیز از رینگ‌های ۱۹ اینچی فیبرکربنی استفاده کرده و این امر موجب شده وزن مجموعه چرخ نسبت به مشابه آلومینیومی ۱۵ پوند سبک‌تر شود. طبیعتا این سبک‌تر شدن وزن باعث کاهش اینرسی ناخواسته در هنگام حرکت یا حتی توقف خواهد شد که به نوبه خود در شتاب‌گیری، ترمزگیری، سواری و هندلینگ تاثیر مثبتی داشته که برای یک اتومبیل اسپرت اهمیت فراوانی دارد. جای تعجب نیست که فورد از فناوری مشابه در سوپراسپرت GT نیز استفاده نموده است. اما نکته تعجب برانگیز این است که در اتومبیلی مثل رولزرویس چندان نگرانی بابت افزایش وزن وجود ندارد؛ یا حداقل در گذشته اینطور نبوده است.

البته اگر متوجه شوید که هدف اصلی استفاده از فیبرکربن در رینگ‌های کاهش وزن نبوده از تعجبتان کاسته خواهد شد. در واقع مهندسان رولزرویس به علت ویژگی‌های زیبایی شناسی این ماده آن را بکار برده‌اند. رینگ‌های رولزرویس از ۲۲ لایه به هم فشرده فیبرکربن ساخته شده است. نمای جلویی و حلقه مرکزی رینگ از جنس آلومینیوم می‌باشد و این دو جنس متفاوت توسط پیچ‌های تیتانیومی به هم متصل شده‌اند. سیاست طراحان این بوده که جنس فیبرکربن کاملا جلب توجه نکند اما از میان طرح آلومینیومی براق مشخص باشد.قطر رینگ‌ها در عقب و جلو ۲۱ اینچ می‌باشد اما چرخ‌های جلو ۸٫۵ و چرخ های عقب ۹٫۵ اینچ پهنا دارند و تنها ۲ پوند نسبت به رولزرویس ریث عادی سبک‌تر شده‌اند.

ظاهر خودرو از حیث جذابیت‌های ظاهری هیچ کم و کسری ندارد و همانطور که از اسم آن برمی‌آید مملو از قطعات تزیینی مشکی رنگ می‌باشد. جلوپنجره و قطعه کرومی روی دستگیره درب صندوق از جنس کروم مشکی براق می‌باشند. ورودی‌های هوای پایین سپر، اگزوزها، خروجی‌های تهویه مطبوع در داخل اتاق و حتی مجسمه روح اکستازی همگی مشکی هستند. حتی دیسک‌های ترمز نیز به رنگ مشکی بوده و البته یک اینچ افزایش قطر پیدا کرده‌اند تا بتوانند این کوپه سنگین وزن را بهتر مهار نمایند.
قدرت و گشتاور در بلک بج کوپه به ترتیب ۶۲۴ اسب بخار و ۶۴۲ فوت پوند می‌باشد که ۴۰ اسب بخار و ۴۴ فوت پوند بیش از سدان رولزرویس گوست بلک بج است. گیربکس خودرو از نوع ۸ دنده اتوماتیک است اما هنوز خبری از پدال های تعویض دنده پشت فرمان به چشم نمی‌خورد. با این حال تنظیمات به گونه‌ای اعمال شده که تعویض دنده‌ها در دورهای بالاتری صورت گرفته و دریچه پدال گاز نیز ۲۵ درصد حساس‌تر شود. این تغییرات موجب شده که تعویض دنده ها اغلب در دورهای بالاتر از ۶۰۰۰ صورت پذیرد.

رولزرویس اعلام کرده است که شتاب بلک بج کوپه نسبت به نسخه عادی ریث با ۰٫۱ ثانیه بهبود از ۴٫۴ به ۴٫۳ ثانیه رسیده است. اما از آنجا که در آزمایش‌های عملی صورت گرفته شتاب ریث برابر با ۴٫۱ ثانیه ثبت گردید می‌توان گفت شتاب صفر تا صد بلک بج دقیقا ۴ ثانیه خواهد بود. البته قطعا کسی از رولزرویس برای مسابقات خیابانی استفاده نخواهد کرد اما بلک بج کوپه به گونه طراحی شده تا بتواند در صورت لزوم فراری و پورشه را به چالش بکشد. به دلیل قیمت بالا احتمالا بسیاری از خوانندگان این مطلب نخواهند توانست قابلیت‌های بلک بج را از نزدیک لمس نمایند. البته هنوز قیمت قطعی این مدل اعلام نشده اما طبیعتا باید بیش از رقم ۳۵۱ هزار دلاری گوست و ۳۵۳ هزار دلاری رولزرویس ریث عادی باشد.