نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

۶۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقالات» ثبت شده است

مرسدس زمانی که وارد بازی اس یو وی‌ها شد که بی ام و توانسته بود بازار را تسخیر کند و به عنوان مثال GLE کوپه هفت سال پس X6 روانه بازار شد. اما مرسدس خیلی زود از این اشتباه خود درس گرفت و بدون فوت وقت در صدد جبران برآمد و GLC کوپه را بر اساس مدل C کلاس روانه بازار نمود. این تازه وارد همانطور که از اسمش برمی‌آید یک اس یو وی کوپه متوسط چهار در چهار می‌باشد.

شکی نیست اصلی‌ترین هدف از طراحی و تولید یک خودرو فروش آن است اما اگر مرسدس می‌خواهد به این هدف برسد باید جدی‌ترین رقیب پیش رو یعنی X4 را کنار بزند. بی ام و نیز فرمول موفق X6 را فشرده کرده و در قالب X4 با طراحی مشابه روانه بازار نموده است. حال باید دید کدام اس یو وی کوپه در کلاس خود برتر است.
مرسدس GLC کوپه :

نقاط قوت: ظاهر منحصر به فرد، فهرست بلند بالای امکانات ایمنی، رانندگی آسان
نقاط ضعف: اختلاف قیمت فاحش با GLC استاندارد، فضای عقب تنگ، عدم جذب ناهمواری‌های جاده
با نگاه منطقی به نظر عجیب می‌رسد که GLC کوپه با وجود قابلیت‌های کاربردی کمتر نسبت به GLC استاندارد، ۲۹۳۰ پوند گران‌تر از آن باشد. اما وقتی متوجه شوید این ما به التفاوت به دلیل استایل خودرو است، پرداخت رقمی معادل قیمت GLC 220d AMG برایتان راحت‌تر می‌شود.
خریداران اتومبیل‌های اس یو وی کوپه با پیشرانه دیزل اکنون انتخابهای بیشتری پیش روی خود دارند. و اگر نخواهید تمام پس انداز خود را برای کوپه‌های گران قیمتی مانند GLE یا X6 هزینه کنید، GLC کوپه جایگزینی اقتصادی‌تر خواهد بود.

قیمت پایه GLC کوپه ۴۲۵۴۰ پوند می‌باشد که رقم کمی نیست. در واقع با این مبلع میتوانید نسخه AMG اس یو وی استاندارد GLC به قدرت ۱۶۸ اسب بخار را تهیه کنید. به نظر می‌رسد نسخه کوپه با گشتاور ۴۰۰ نیوتن متر و انتقال قدرت به چهار چرخ کشش مناسبی داشته باشد اما این برای وزن سنگین ۱۸۴۵ کیلوگرمی این شاسی بلند گشتاور خیلی زیادی هم نیست.
شتاب صفر تا صد خودرو در پیست معادل ۸٫۲ ثانیه می‌باشد که البته توام با صدای بلند و خشن موتور خواهد بود. در واقع بیش از اینکه موتور ۲٫۱ لیتری در شتاب خودرو نقش داشته باشد گیربکس ۹ دنده اتوماتیک تاثیرگذار است که با یک دنده بیشتر نسبت به X4 دارای ضریب دنده‌های کمتر و عملکرد موثرتر به وِیژه در بزرگراه‌ها است.
در اینجا نقاط قوت GLC کوپه به پایان می‌رسد. تایرهای ۱۹ اینچی در زیر خودرو به خوبی قادر به جذب ناهمواری‌های جاده نبوده و این موضوع از راحتی سواری می‌کاهد. در جاده‌های ناهموار جست و خیزهای ماشین کاملا محسوس است و در مورد فرمان نیز باید گفت که دقت و چابکی بی ام و را ندارد.

در کابین تجهیزات هوشمند در کنار دکور مجلل مشاهده می‌شود. البته در مقابل چرم طبیعی صندلی‌های X4، GLC کوپه از چرم مصنوعی بهره می‌برد. تجهیزات استاندارد عبارتند از : چراغ‌های LED، ورود بدون کلید، هدایت ماهواره ای، رادیوی دیجیتالی، پارک خودکار، گرمکن صندلی‌ها و دوربین دید عقب.
بی ام و X4

نقاط قوت: هندلینگ جذاب، مواد داخل کابین با کیفیت بالا، تجهیزات مناسب
نقاط ضعف: جذابیت ظاهری کمتر نسبت به مرسدس و فضای تنگ
پس از اینکه بی ام و X6 به موفقیت تجاری خوبی دست یافت منطقی بود که شرکت نسخه کوچکتر و ارزانتر آن را تحت عنوان X4 روانه بازار کند اما به نظر می‌رسد در طراحی و ساخت خودرو کمی بی حوصلگی وجود داشته و نتیجه کار به هماهنگی GLC کوپه نشده است.
بی ام و مجهز به موتور ۲ لیتری توربودیزل به قدرت ۱۸۷ اسب بخار می‌باشد که گشتاور تولیدی را از طریق گیربکس ۸ دنده اتوماتیک به چهار چرخ منتقل می‌کند. با اینکه قدرت بی ام و بیش از مرسدس بوده و گشتاور آن نیز تقریبا همان ۴۰۰ نیوتن متر است اما به دلیل ضریب دنده بیشتر گیربکس شتاب صفر تا صد آن ۸٫۳ ثانیه و کندتر از مرسدس خواهد بود.

البته این اختلاف بسیار جزیی بوده و در مسیر مستقیم تفاوت چندانی بین شتاب و سرعت این دو اس یو وی کوپه نیست. اما در پیچ‌ها X4 به لطف شاسی تیزتر و فرمان دقیق‌تر و خوشدست‌تر، برتری خود را نشان داده و انحراف کمتری را در بدنه شاهد هستیم. این را نیز به یاد داشته باشید که در مقابل هندلینگ بهتر و هدایت پذیری بالاتر بخشی از راحتی X4 از دست خواهد رفت و بدین ترتیب GLC گزینه بهتری برای یک مسافرت طولانی خواهد بود.
کابین بی ام و مدرن‌تر و کاربرپسندتر مرسدس می‌باشد. نمایشگر لمسی X4 نسبت به رقیب خود از کیفیت بالاتری برخوردار می‌باشد. هر دو خودرو از مشکل مشترکی رنج می‌برند که فضای کم ردیف عقب بر سر و شانه سرنشین هاست که طبیعتا به علت فرم انحنای سقف می‌باشد. فضای صندوق نیز نسبت به مدل‌های عادی اس یو وی کمتر است و این مورد در بی ام و نمود بیشتری دارد. بر روی بی ام و تجهیزاتی مثل هدایت ماهواره‌ای، صندلی‌های اسپرت مجهز به گرمکن، رادیوی دیجیتال و سنسور پارک بطور استاندارد نصب شده است.

رتبه اول : مرسدس GLC کوپه
مرسدس با وجود قیمت و هزینه نگهداری کمتر نسبت به بی ام و اما جذابیت‌های ظاهری بیشتری داشته و با توجه به فضای بیشتر کابین و صندوق به عنوان یک اتومبیل روزمره مناسب‌تر است. GLC کوپه گزینه مناسبی برای مشتریانی است که به دنبال برندهای معتبر و طراحی‌های خوش استایل می‌گردند.
رتبه دوم : بی ام و X4
بی ام و با اختلاف کمی از مرسدس در جای دوم قرار می‌گیرد و علت اصلی آن قیمت بیشتر و در مقابل راحتی کمتر است. البته این اختلاف قیمت جزیی برای خریداران چنین خودروهایی ملاک نیست اما اولا طراحی بیرونی آن نسبت به مرسدس قدیمی‌تر است و دوما با هزینه به مراتب کمتر می‌توانید یک دستگاه X3 با کاربرد بسیار بیشتر خریداری کنید.

اگر بخواهیم به آمار ارائه شده از سوی تسلا اعتماد کنیم باید بگوییم که برد الکتریکی P100D به ۳۸۱ مایل (۶۰۹ کیلومتر) افزایش یافته است. اما مطمئن باشید در صورت آزمایش در شرایط واقعی نیز برد این خودرو کمتر از ۲۵۰ مایل نخواهد بود.
افزایش مسافت قابل پیمایش تنها چیزی نیست که در تسلا افزایش پیدا کرده بلکه کارایی و پرفورمنس خودرو نیز دستخوش تحول شده است. در حالی که در مدل استاندارد تسلا مدل S حالت لادیکاروس، اسپرت‌ترین نوع رانندگی محسوب می‌شد، در مدل S P100D شاهد اضافه شده حالت لادیکاروس پلاس هستیم.

بدین ترتیب در این تسلا ارتقا یافته که می‌توان آن را یک سوپراسپرت نامید سه حالت رانندگی وجود دارد که یکی از دیگری پرقدرت است. حالت اسپرت برای زمانی است که بخواهید در محدوده سرعت مجاز رانندگی کنید، حالت لادیکاروس برای ایجاد هیجان بیشتر در سرنشینان و در نهایت حالت لادیکاروس پلاس برای زمانی است قصد یک مسابقه اتومبیلرانی واقعی را داشته باشید. برای اینکه بخواهید حالت لادیکاروس پلاس را انتخاب کنید باید انگشت خود را روی گزینه لادیکاروس در صفحه نمایش لمسی چند ثانیه نگه دارید. به نظر می‌رسد سیستم ارتباطی سرگرمی تسلا کمی شوخ باشد چرا که برای تایید انتخاب باید باید گزینه «بله روشنش کن» و برای انصراف باید گزینه «نه! من مامانمو میخوام» را انتخاب کنید !

البته توصیه می‌شود در صورتی که این حالت را انتخاب کردید صرفا به سیستم اتوپایلوت تسلا اعتماد نکرده و از دست فرمان خود نیز مطمئن باشید. چراکه با فشردن پدال گاز در حالت لادیکاروس پلاس سرعت خودرو به طرز وحشتناکی افزایش خواهد یافت. در سرعت‌های بالا وجود گشتاور زیاد در پشت چرخ‌ها کاملا احساس می‌شود و در صورتی که بخواهید پیچ‌های تند را با این سرعت پشت سر بگذارید باید برای کنترل دریفت‌های احتمالی خودرو آماده باشید.

در بزرگراه‌ها عملکرد تسلا نسبت به پدال گاز منطقی است. اما اگر تصور می‌کنید در تمام شرایط می‌توانید با فشار پدال گاز خودرو را کنترل کنید سخت در اشتباه هستید. چرا که واکنش P100D به پدال گاز بسیار سریع بوده و در داخل شهر بهتر است حالت رانندگی را روی نرمال یا حداکثر اسپرت قرار دهید. البته نباید فراموش کرد که ترمزهای تسلا نیز به اندازه شتاب بالایش قدرتمند بوده و کاملا قادر به مهار خودرو می‌باشد. ضمن اینکه با هربار ترمزگیری در واقع باتری خودرو نیز شارژ می‌شود.

با وجود همه اینها قیمت P100D تنها ۵ درصد گران‌تر شده و به ۱۳۲۷۰۰ پوند رسیده است که البته این رقم با احتساب یارانه دولت آمریکا برای خودروهای برقی کمتر نیز می‌شود. در واقع علی رغم اینکه قدرت تسلا مدل S P100D تقریبا دو برابر مدل دیفرانسیل عقب S 60 شده اما قیمت آن ثابت باقی مانده است.
سواری مدل S P100D به لطف تجهیز به کمک فنرهای بادی کاملا آرام بوده و پستی و بلندی‌های جاده را به داخل کابین منتقل نمی‌کند. حتی می‌توان کیفیت سواری این محصول تسلا را با پورشه پانامرا نیز مقایسه نمود. فرمان خودرو به ویژه در حالت‌های اسپرت و بالاتر کاملا بدون لقی و هرزگردی است اما احساس لازم را نیز از جاده به دستان راننده منتقل نمی‌کند. بنابراین اگر قصد دارید با سرعت بالا در مسیرهای پر پیچ و خم رانندگی کنید به هیچ وجه سیستم کنترل پایداری را خاموش نکنید.
هرچند در داخل خودرو از موادی با کیفیت و مرغوبیت بالا استفاده شده اما تسلا هنوز در کنار هم قرار دادن آنها ضعف دارد. در هنگام حرکت صدای جیرجیر عجیبی از کابین به گوش می‌رسد یا شکاف بین قطعات در کنسول وسط بیش از حد زیاد است. در حقیقت با وجود بکارگیری فناوری‌های پیشرفته در داخل خودرو اما تسلا مدل S P100D از نظر دکوراسیون داخلی به هیچ وجه قابل قیاس با رقبای آلمانی نیست.

اگر این پرسش مطرح شود که « خرید تسلا مدل S P100D توصیه می‌شود یا خیر » بطور کلی باید پاسخ مثبت به این سوال داد. هرچند در داخل کابین چند نقطه ضعف به چشم می‌خورد اما در مجموع تسلا اتومبیل مناسبی برای مسافرت می‌باشد. برد الکتریکی بالا، هزینه نگهداری اندک و قدرت و گشتاور مثال زدنی؛ تسلا مدل S P100D را چیزی بین یک سوپراسپرت و یک سدان لوکس قرار داده است.

البته نکات دیگری نیز به خصوص درباره نسخه P100D وجود دارد. به عنوان مثال اگر در رانندگی با حالت‌های لادیکاروس یا لادیکاروس پلاس اصرار دارید دیگر نباید انتظار برد ۳۸۰ یا حتی ۲۵۰ مایل را از خودرو داشته باشید. در آزمایش رانندگی که صورت گرفت نیز پس از طی ۱۱۰ مایل نیمی از ظرفیت باتری تسلا خالی شده است. بنابراین دسترسی به برد الکتریکی ۲۵۰ مایل و بیشتر فقط با یک رانندگی نرمال و بدون هیجانی خاص امکان پذیر می‌باشد.
اما در خصوص قیمت باید گفت تسلا مدل S 100D با شتاب کاملا قابل قبول ۴٫۲ ثانیه قیمتی معادل ۹۱۰۰۰ پوند دارد اما با اضافه شدن پسوند P قیمت خودرو به یکباره تا ۱۳۲۷۰۰ پوند افزایش پیدا می‌کند. البته P100D اتومبیل جذابی است اما نه به اندازه ۴۰ هزار پوند اختلاف قیمت.

درست است که مزدا از روز اول MX-5 را با سقف پارچه‌ای عرضه کرده است اما این دلیل نمی‌شود این خودروساز نتواند سایر استایل‌ها را نیز عرضه کند. بنابراین برای اولین بار در ۱۰ سال اخیر نسخه کابریولت این رودستر کامپکت تحت عنوان MX-5 RF عرضه شده است. ساختار مدل مذکور به صورت تارگا بوده و با جمع شدن سقف و قرار گرفتن آن داخل صندوق ستون B که فرمی کشیده دارد به سر جای خود بازمی‌گردد.

پسوند RF مخفف کلمه «Retractable Fastback» که به سقف جمع شونده برقی آن اشاره می‌کند. ایده تولید RF در واقع متعلق به نسل قبل این رودستر می‌شد که پرفروش ترین نسل MX-5 نیز محسوب می‌گردد. بدیهی است که مهمترین بخش در RF سقف فلزی آن است. این سقف که نمای خودرو را شبیه به یک کوپه کرده است ظرف ۱۳ ثانیه باز شده و میاتا تبدیل به یک اتومبیل اسپرت زیبا می‌شود. این سقف پس از طی یک مسیر منحنی جالب در محفظه خود در پشت صندلی‌ها جای می‌گیرد.

برخلاف سقف پارچه‌ای در اینجا نیازی نیست شما بطور دستی سقف را از شیشه جلو جدا کنید و تمام فرآیند بطور اتوماتیک انجام می‌شود. باز و بسته شدن سقف در هنگام حرکت با سرعت کمتر از ۶ مایل در ساعت نیز صورت می‌گیرد. به علت وزن سقف فلزی و مکانیزم جمع کننده آن ۴۵ کیلوگرم به وزن کلی خودرو افزوده شده است. اما به جز وزن تغییرات دیگری هم در مزدا میاتا RF نسبت به نسخه سقف پارچه‌ای شاهد هستیم. به عنوان مثال مزدا در عین اینکه سرزندگی ذاتی خود را حفظ کرده چابک‌تر و واکنش پذیرتر از قبل شده است.

وقتی پشت فرمان خودرو قرار می‌گیرید متوجه تغییر خاصی نسبت به نسخه استاندارد نخواهید شد. در واقع همینطور نیز هست و دکمه، فرمان و نمایشگر لمسی به همان شکل گذشته هستند. هرچند با بررسی بیشتر برخی تفاوت‌ها نیز جلب توجه می‌کند. به عنوان نمونه، مزدا میاتا RF مدل ۲۰۱۷ صاحب یک نمایشگر رنگی ویژه TFT در سمت چپ مجموعه ابزارها شده است؛ جایی که در مدل سقف پارچه‌ای، تنها یک تنها یک نمایشگر ساده و سیاه و سفید برای نشان دادن مسافت سفر، سطح سوخت و درجه حرارت دیده می‌شود. امّا نمایشگر مدل RF، اطلاعات بیشتر و واضح‌تری را در اختیار قرار می‌دهد. MX-5 RF همچنان در حالت سقف بسته برای افراد بلندقد خودرویی ناراحت می‌باشد. البته در طراحی داخلی نسخه RF سعی شده تا سطح بیشتری از ممتاز بودن داخل خودرو به نمایش دربیاید و به همین دلیل در پوشش داشبورد از چرم استفاده شده است.

دیگر تغییر اعمال شده در نسخه RF افزودن گیربکس اتوماتیک به فهرست انتخاب‌های مشتریان است. البته هنوز گیربکس شش دنده دستی از محبوبیت بیشتری برخوردار است. به ویژه اگر در کنار موتور پرقدرت ۲ لیتر با ۱۵۸ اسب بخار قرار بگیرد؛ که البته این مورد مستلزم پرداخت ۲۰۰۰ پوند بیش از قیمت استاندارد خودرو است.
پیک تولید قدرت موتور در دور ۳۰۰۰ صورت می‌گیرد اما طبیعت این رودستر چابک و بازیگوش شما را ترغیب می‌کند تا هرچه بیشتر بر روی پدال گاز فشار بیاورید. افزایش وزن ناشی از سقف و متعلقات آن به میزان اندکی در شتاب صفر تا صد مزدا تاثیر داشته و آنرا از ۷٫۳ ثانیه به ۷٫۴ افزایش داده است. البته اگر کسی به شما نگوید اصلا متوجه این تغییر نخواهید شد و فقط در حد آمار می‌باشد.

اما یکی از تفاوت‌های فاحش بین RF و نسخه سقف پارچه‌ای در بزرگراه‌ها مشخص می‌شود. در هنگامی که سقف اتومبیل باز است بخش عقبی که ثابت می‌باشد موجب اغتشاش شدید هوا شده و حتی هرگونه موسیقی یا گفتگویی در داخل خودرو را با اختلال مواجه می‌کند. بنابراین خود شما به سرعت متوجه می‌شوید که در سرعت بالا نمی‌توان با سقف باز حرکت نمود و هنگامی که سقف بسته شود آرامش و سکوت دوباره به داخل کابین باز خواهد گشت.

فرمان خودرو مورد بهسازی قرار گرفته و تعلیق نیز اندکی سفت‌تر شده است. البته نه به آن اندازه که مانع چرخش حول محور طولی در پیچ‌ها شود که این مورد به شما اجازه می‌دهد از پتانسیل‌های MX-5 حداکثر استفاده را ببرید. خودرو از نظر میزان کاربردی بودن تغییری نکرده و حجم صندوق در حالت بسته سقف همان ۱۳۰ لیتر می‌باشد که در عمق فضای مناسبی داشته اما در عرض کوچک می‌نماید.
تهیه و تنظیم: mashin.ir

تویوتا GT86 از همان قالب کلاسیک ماشین‌های ایپرتی پیروی می‌کند که کوچک و سبک وزن هستند و مرکز ثقل آنها کم ارتفاع است و تنظیمات آنها به صورت موتور در جلو و چرخ عقب محرک است. با استفاده از موتور ۲ لیتری با هواکشی طبیعی و جهت گیری افقی «باکسر» چهار سیلندر که توسط سوبارو تولید شده و با سیستم تزریق مستقیم سوخت D-4S تویوتا تجهیز شده، گام مهمی به جلو است.

تویوتا GT86 کیفیت خود را در جاده، پیست مسابقه و مسیر رالی به اثبات رسانده است. در حقیقت، دیتا و بازخوردهای ارزشمندی از عملکرد این خودرو در مسیر مسابقه نورنبرگ ۲۴ ساعت به دست آمد که به تغییرات و اصلاحاتی منجر شد که در مدل معرفی شده برای سال ۲۰۱۷ مهمترین تغییرات آن را هدیه کرده است.
در زیر پوسته‌ی این خودرو اصلاحات ظریف و پر جزییاتی در سیستم تعلیق و ضربه‌گیری، هندلینگ و فرمان گیری، پایداری و راحتی رانندگی انجام شده و نیز اقداماتی برای افزایش سفتی بدنه صورت گرفته.

یکی از مهمترین پیشرفت‌های GT86 سال ۲۰۱۷ از نقطه نظر راننده یک مود جدید رانندگی به نام Track mode است که به راننده این فرصت را می‌دهد تا از عملکرد خودروی خود در حالی لذت ببرد که سیستم‌های کنترل پایداری رانندگی الکترونیک کمترین میزان دخالت را دارند. سیستم نمایشگر اطلاعاتی جدید خودرو دسترسی زمان واقعی به منحنی‌های قدرت و گشتاور، نیروهای شتاب جاذبه و زمان سنج برای دورهای پیست ارایه می‌دهد.
اضافه شدن Track mode یکی از عناصر در ارزیابی مجدد و مفصل سیستم کنترل هندلینگ الکترونیک GT86 است که شامل عملکرد ABS و کنترل انقباض است. تسویا تادا مهندس ارشد این طور می‌گوید که این بازنگری‌ها در حقیقت چشمگیر تغییرات را در ظرفیت هندلینگ خودرو ارایه می‌کنند و به خوبی از اطلاعاتی استفاده می‌کنند که از حضور کوبه در موتوراسپرت به دست آمده است.

از نظر طراحی هم این مدل به صورت جدی از طراحی اولیه فاصله نمی‌گیرد بلکه سبک آن را تقویت کرده و به بلوغ می‌رساند و ظاهر خوابیده و پهن اسپرتی خودرو را تقویت می‌کند.
خشکی بدنه تویوتا GT86 عنصری کلیدی در هندلینگ و قابلیت رانندگی آن است، ویژگی که با استفاده‌ی دقیق از انواعی از فولادهای با مقاوت بالا برای افزایش قدرت، خشکی و سبکی بدنه آن به دست آمده است.کاپوت از یک ورقه آلومینیومی ساخته شده و باله‌ها از فولاد نازک‌تر که وزن آن را به حداقل می‌رساند.

سیستم پیش ران تویوتا GT86 تغییری نکرده و قالب منحصر به فردش شامل موتور ۲ لیتری با هواکشی طبیعی و ساختار افقی و نیز سیستم چرخ عقب محرک را حفظ کرده است. رانندگی با چرخ عقب از طریق سیستم انتقال قدرت دستی یا اوتوماتیک شش دنده حداکثر ۲۰۰ اسب بخار (بر اساس استاندارد DIN) معادل ۱۴۷ کیلو وات را در دور مورتو ۷۰۰۰ تولید می‌کند و گشتاور آن بین ۶۴۰۰ تا ۶۶۰۰ دور در دقیقه معادل ۲۰۵ نیوتون متر است. شتاب صفر تا صد کیلومتر آن می‌تواند با دنده دستی به ۷٫۶ ثانیه برسد و با دنده اوتوماتیک ۸٫۲ ثانیه است.

تغییرات ایجاد شده در اتاق GT86 برای تاکید بر کیفیت اسپرتی اصیل خودرو اجاد شده و در عین جال کاربردی بودن و زیبایی بصری آن را در نظر داشته است. تمرکز همچنان بر رانندگی است اما در محیطی هرچه جذاب‌تر و چشم نوازتر.
تهیه و تنظیم: mashin.ir

به گفته سازنده، آئودی Q8 را باید کراس اووری با استایل کوپه دانست که در طراحی آن از برخی ویژگی‌های ظاهری آئودی کوآترو مدل ۱۹۸۰ مانند ستون C پهن الهام گرفته شده است و از این نظر می‌توان آن را یک طرح رترو نیز به حساب آورد. ویژگی خاص دیگر Q8 در بعد ظاهری نوار LED می‌باشد که در حکم چراغ‌های عقب خودرو تمام عرض درب صندوق را پوشانده است. در نمای جلو یک جلوپنجره ۸ ضلعی برجسته خودنمایی می‌کند و طبق اظهار نظر مقامات آئودی این فرم جلوپنجره مشخصه کراس اوورهای آینده این برند خواهد بود (در حالی که مدل های کوپه، سدان و هاچ بک از جلوپنجره ۶ وجهی برخوردار هستند).

دیگر جلوه های ظاهری آئودی Q8 که باید درباره آن صحبت کرد رینگ‌های بزرگ ۲۳ اینچی و چراغ‌های جلو هستند. در طراحی رینگ‌های آلیاژی که فرمی X مانند را تکرار کرده از تزیینات آبی رنگ استفاده شده که نشان دهنده برقی بودن خودرو است و به گفته آئودی این طرح رینگ می‌تواند ویژگی خاص مدل‌های ای-ترون باشد. چراغ‌های جلو از نوع تمام LED است و ویژگی جالب آن سه LED به سمت بیرون بدنه می‌باشند که هم به عنوان چراغ راهنما و هم نشاندهنده شارژ باتری۷ها کاربرد دارند. آئودی قول داده است نسخه تولیدی نیز تفاوت چندانی با این کانسپت نداشته باشد.

ابعاد کلی این کراس اوور در طول و عرض به ترتیب ۱۹۸ و ۸۰٫۴ اینچ است که بدین ترتیب Q8 کانسپت دو اینچ از Q7 کوتاه تر و ۳ اینچ پهن‌تر است. و همانطور که گفته شده هر دوی این شاسی بلندها از پلتفرم MLB استفاده می‌کنند.
البته با وجود نزدیکی ابعاد این دو مدل اما Q8 به هیچ وجه یک اس یو وی ۳ ردیفه نخواهد بود و حتی نمونه کانسپت در نمایشگاه با ۴ صندلی عرضه شد که به گفته آئودی در نسخه تولیدی ظرفیت ۵ سرنشین وجود خواهد داشت. اما فضای بار حجمی قابل توجه داشته و بدون خواباندن صندلی‌های ردیف دوم (که این قابلیت نیز وجود دارد) ابعادی معادل ۶۲۸ لیتر خواهد داشت.

طراحی داخلی Q8 کانسپت گام بلند آئودی در مسیر فناوری محسوب می‌شود. علاوه بر نمایشگر پشت فرمان که از نوع TFT است دو نمایشگر لمسی بر روی کنسول وسط و داشبورد به چشم می‌خورند که یکی مختص کنترل تهویه مطبوع بوده و دیگری به سیستم اطلاعاتی سرگرمی MMI آئودی اختصاص دارد. در این کابین قابلیت واقعیت مجازی در قالب نمایشگر سربالا (HUD) نیز وجود دارد که حتی اطلاعات نقشه‌ها و ناوبری را نیز بطور واضح بر روی شیشه جلو نمایش می‌دهد. آئودی اعلام کرده است نسل آینده سدان A8 اولین محصولی این شرکت خواهد بود که بطور علمی از این فناوری‌ها بهره خواهد برد.

همانطور که از اسم Q8 ای-ترون کانسپت مشخص است عضوی از خانواده اتومبیل‌های برقی آئودی بوده و در کنار پیشرانه V6 توربو ۳ لیتری به قدرت ۳۲۹ اسب بخار و گشتاور ۳۶۹ فوت پوند، به موتور الکتریکی به قدرت ۱۳۴ اسب بخار و گشتاور ۲۴۳ فوت پوند مجهز است. در این منبع تامین قدرت به کمک یکدیگر می‌توانند شتاب صفر تا صد Q8 کانسپت را به ۵٫۴ ثانیه برسانند درحالی که حداکثر سرعت آن در ۲۵۰ کیلومتر در ساعت محدود شده است. باتری های ۱۷٫۹ کیلووات ساعتی لیتیوم یون ظرفیت تامین انرژی برای طی ۳۷ مایل در حالت تمام الکتریکی را دارا هستند.
آئودی Q8 کانسپت با ظاهری جذاب و کاملا مدرن یکی از مهمترین محصولات آئودی در سال ۲۰۱۸ می‌باشد که رقیب جدی برای بی ام و X6 و مرسدس بنز GLE کوپه خواهد بود.
تهیه و تنظیم: mashin.ir