نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

۲۱۰۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نبض بازار» ثبت شده است

فرم عقب ریو به برادر بزرگترش سراتو شباهت زیادی داشته و چند عامل مانند فاصله کم چرخ‌ها با دو انتهای خودرو و شیشه عقب تقریبا عمودی موجب شده ظاهر ریو ۲۰۱۷ پویاتر جلوه کند.
کیا ریو جدید در ۳ تیپ S، Si و SLi عرضه شده و بدین ترتیب قیمت پایه این هاچ بک از ۱۶۹۹۰ دلار در تیپ S آغاز و تا ۲۲۹۹۰ دلار در تیپ SLi افزایش می‌یابد. گیربکس استاندارد در تیپ پایه نوع ۶ سیلندر دستی است اما در دو تیپ بالاتر امکان انتخاب گیربکس ۴ دنده اتوماتیک نیز وجود دارد.

اکنون ۳ پیشرانه برای ریو در دسترس است. ضعیف‌ترین پیشرانه مدل ۱٫۴ لیتری چهار سیلندر با قدرت ۹۶ اسب بخار و ۱۳۳ نیوتن متر می‌باشد. مصرف سوخت این پیشرانه با گیربکس دستی ۵٫۶ و با گیربکس اتوماتیک ۶٫۲ لیتر در صد کیلومتر خواهد بود. ضریب دنده‌های زیاد در هر دو گیربکس ریو موجب شده که ریو در ارسال گشتاور به چرخ‌ها مشکل داشته باشد. در حقیقت این هاچ بک از نظر پیشرانه، گیربکس و سایر شرایط برای مسیرهای شهری کاملا مناسب بوده و تا سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت عملکردی کم نقص دارد. اما در بزرگراه‌ها و جاده‌های بین شهری به دلیل ضریب دنده‌های گیربکس، برای یک رانندگی سریع باید پدال گاز را تا انتها بفشارید.

البته با انتخاب ترکیب پیشرانه ۱ لیتری توربو و گیربکس اتوماتیک می‌توانید انتظار دینامیک بالاتری از ریو داشته باشید. در جایی که ریو از نظر گشتاور و قدرت رنج می‌برد، سواری خودرو کاملا راحت می‌باشد. یکی از عواملی که قطعا تاثیر زیادی در دینامیک خودرو دارد استفاده از کمک فنرهای RS ‌می‌باشد که از سراتو به عاریت گرفته شده است. بدین ترتیب ریو بدون اینکه دینامیک خودرو را قربانی کند، تبدیل به یکی از راحت ترین اتومبیل‌ها در کلاس خود شده است. در سیستم فرمان خودرو بهسازی‌های مناسبی صورت گرفته که در نتیجه موجب انتقال احساس طبیعی‌تری از جاده به دستان راننده می‌‌شود.

این نکته را نیز باید در نظر گرفت که ریو یک هاچ بک تند و تیز یا به اصطلاح هات هاچ نیست (نسخه GT به زودی عرضه خواهد شد) و اگر با این دید به ماجرا نگاه کنیم، ریو فراتر از انتظارات ظاهر خواهد شد. در هنگام حرکت سر و صدای اضافی به گوش ‌می‌رسد که این صدا حتی در جاده‌های صاف و هموار نیز قطع نمی‌شود.

ریو در همه ابعاد به جز ارتفاع رشد داشته است و بنابراین بدون هیچ مشکلی می‌تواند چهار سرنشین بالغ را در خود جای دهد. ممکن است افراد بلند قد در ردیف عقب از بابت فضای پا احساس کمبود کنند اما در کل در کلاس خود اتومبیل جاداری محسوب می‌گردد. طراحی داخلی خودروساز کره‌ای برای محصول جدید خود پیچیده تر و مجهزتر از نسل قبلی ریو می‌باشد. ترکیب رنگ مشکی و نقره‌ای در داشبورد موجب شده دکمه‌ها و سوییچ‌ها بهتر قابل تشخیص بوده و علاوه بر آن کابین خودرو عریض‌تر به نظر برسد. در داخل ریو فضاهای جاداری برای قرار دادن اشیایی مانند بطری نوشیدنی و گوشی تلفن همراه در نظر گرفته شده و دو پورت USB برای سرنشینان عقب و جلو تعبیه شده است. البته ریو هنوز نسبت به رقبای اصلی خود فهرست چندان کاملی از تجهیزات ارائه نمی‌کند. حجم صندوق بار نیز ۳۲۰ لیتر است که با خواباندن صندلی‌های عقب به ۹۸۰ لیتر افزایش پیدا می‌کند.

ریو از یکی از بهترین سیستم‌های اطلاعاتی و سرگرمی در کلاس خود بهره‌مند است. این سیستم که در قالب نمایشگر لمسی ۷ اینچی ارائه می‌شود به اندروید اتو و اپلی کارپلی مجهز بوده و به خوبی توانایی ارتباط برقرار کردن با انواع گوشی‌های هوشمند را دارا است. با توجه به قیمت خودرو وجود چنین امکاناتی بصورت استاندارد تحسین برانگیز خواهد بود. البته سیستم مذکور در تیپ پایه ریو به خوبی تیپ‌های میانی و بالایی عمل نکرده و دارای برنامه ناوبری مستقل نیست (امکان استفاده از نقشه گوشی هوشمند وجود دارد). همچنین پس از مدتی متوجه خواهید شد که سیستم صوتی با شش بلندگو نیز آن کیفیتی که انتظار می‌رود را ندارد. البته این سیستم از نظر کاربرپسند بودن به مراتب بهتر از سیستم های MZR بکار رفته در مزدا ۲ یا سیستم مورد استفاده در تویوتا یاریس می‌باشد.
در خصوص ایمنی ۶ ایربگ در کنار سایر سیستم‌های ایمنی به خوبی از سلامتی سرنشینان محافظت خواهند کرد. هرچند ریو به ترمز اضطراری خودکار که در مزدا ۲ به عنوان آپشن عرضه شده و در نسل جدید یاریس بطور استاندارد نصب خواهد شد مجهز نیست، اما توانسته از مرکز ایمنی ANCAP پنج ستاره ایمنی کسب کند.

مانند سایر محصولات کیا، ریو نیز از ۷ سال گارانتی کامل بدون محدودیت مسافت طی شده برخوردار است که مثل همیشه در بین رقبا کم‌نظیر است. همین موضوع به تنهایی می‌تواند یکی از دلایل اقبال مشتریان به نسل جدید ریو در نظر گرفته شود. جای تاسف است که با وجود امکانات جدید و طراحی جذاب، سازنده کره‌ای نتوانسته موتورهای جدید و پرقدرت تری برای ریو تدارک ببیند.
در نهایت باید گفت کیا ریو ۲۰۱۷ نسبت به همتای قبلی خود یک اتومبیل شهری مدرن‌تر می‌باشد، اما انتخاب‌هایی که مشتریان در خصوص پیشرانه‌ها دارند ریو را پشت سر رقبای ژاپنی قرار می‌دهد.

فولکس واگن کدی به عنوان یک ون تجاری در دو تیپ مختلف عرضه می‌شود. در مقایسه با کدی SWB با فاصله دو محور ۲۶۸۶ میلیمتر کدی ماکسی با فاصله دو محور ۳۰۰۶ میلیمتر قرار گرفته است. طول، عرض و ارتفاع خودرو به ترتیب ۴۸۷۸، ۱۷۹۳ و ۱۸۳۱ میلیمتر است که به جز ارتفاع بقیه ابعاد بزرگ تر از کدی SWB است. علت کاهش ارتفاع نسب به نسخه کوچکتر کدی توانایی رفت و آمد بدون مشکل در پارکینگ های مسقف با مدخل کوتاه است و همانطور که ملاحظه می‌شود بر روی سقف هیچگونه ریلی نیز وجود ندارد.

طبیعتا برای یک ون ظرفیت بارگیری یکی از مهمترین فاکتور است. کدی ماکسی قادر به تحمل ۷۳۳ کیلوگرم بار می‌باشد که اندکی کمتر از ظرفیت رنو کانگو (۷۴۰ کیلوگرم) است. البته باید توجه داشت که علاوه بر این بار پنج سرنشین بزرگسال نیز سوار این فولکس خواهند بود. درب های عقبی بطور کشویی باز می‌شوند و بارگیری از طریق درب های عقب صورت می‌گیرد که به دو طرف باز خواهند شد. ابعاد بزرگ درب ها به گونه ای است که امکان نصب دوربین دید عقب را سلب می‌کند چرا که اتصالات درب ها کاملا ساده بوده و امکان ارتباط بین دوربین و پردازنده از این طریق میسر نمی‌باشد.

اگر به ردیف دوم صندلی ها نیازی ندارید، این امکان فراهم است که آنها را بطور کامل از خودرو خارج کنید و بدین ترتیب یک فضای بار بزرگ و کاربردی به ابعاد ۴۱۳۰ لیتر در اختیار شما قرار می‌گیرد که به لطف درب های بزرگ انتقال بارهای حجیم به داخل آنها به سادگی ممکن است. در صورتی که فقط صندلی ها را در جای خود تا کنید فضای بار ۳۹۵۰ لیتر خواهد بود و در حالت عادی صندلی ها فضای بار ۱۶۵۰ لیتر است که هنوز ابعاد قابل توجهی می‌باشد.
کسانی که تجربه رانندگی با انواع دیگر ون را داشته اند بیان نموده اند که عملکرد گیربکس دستی ماکسی کروون در ترافیک بسیار مناسب است و طبیعتا گیربکس اتوماتیک باید کارنامه به مراتب درخشان تری داشته باشد. اما به هرحال خودروی تست ما اکنون نمونه پایه این ون با گیربکس دستی و قیمت ۲۹۶۹۰ دلار می‌باشد.

در زیر کاپوت یک پیشرانه ۴ سیلندر ۱٫۴ لیتری توربو قرار دارد به TSI موسوم است. این پیشرانه توان تولید ۱۲۰ اسب بخار قدرت و ۲۲۰ نیوتن متر گشتاور را دارد. علاوه بر گیربکس ۶ دنده دستی یک گیربکس ۷ دنده اتوماتیک دوکلاچه نیز قابل سفارش است که قیمت خودرو را تا ۳۲۶۹۰ دلار افزایش خواهد داد.
بطور کلی خانواده فولکس کدی در کلاس ون‌ها از دینامیک رانندگی و راحتی مناسبی برخوردار هستند و ماکسی کروون نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند در یک اتومبیل تجاری هدف اصلی حمل بار بوده و در طراحی سیستم تعلیق نیز توانایی حمل بیشترین میزان بار بر راحتی سرنشینان اولویت دارد.

از نظر تجهیزات همانطور که انتظار می‌رود این خودرو چندان غنی نیست. اما یک نمایشگر لمسی مجهز به بلوتوث و سیستم اپل کارپلی جهت ارتباط با گوشی هوشمند به چشم می‌خورد. فولکس برای مدل آینده کدی هشدار برخورد از جلو و ترمز اضطراری خودکار را نیز اضافه خواهد کرد.
اگر بخواهیم از تجهیزات ایمنی و رفاهی کدی ماکسی کروون نام ببریم باید به سنسورهای پارک عقب، دو ایربگ در جلو و دو ایربگ در طرفین و سیستم کنترل کشش اشاره نماییم. باید گفت که در ردیف عقب خبری از ایربگ نیست و اگر به ایمنی خودرو بسیار اهمیت می‌دهید شاید بهتر باشد انتخاب خود را عوض کنید.

اولین نسل سوبارو WRX در سال ۱۹۹۲ و برای حضور قدرتمندانه در مسابقات قهرمانی رالی جهان تولید شد. یک موتور چهار سیلندر توربو و انتقال نیرو به چهار چرخ از ویژگی‌های فنی آن مدل بود. خیلی زود با موفقیت در مسابقات رالی WRX تبدیل به یک اتومبیل مسابقه‌ای محبوب شد و این محبوبیت با عرضه نسخه جاده‌ای آن یعنی STI بیش از پیش افزایش یافت. تاکنون سوبارو ۴ نسل از این محصول تند و تیز را روانه بازار کرده و نسل جدید آن در سال ۲۰۱۸ با طراحی بهسازی شده، کابین راحت‌تر، هندلینگ تیزتر و ترمزهای بهتر به علاقمندان تحویل خواهد شد.

ظاهر WRX STI 2018 کمابیش مانند نسل قبلی است. با این حال STI هنوز پرفروش‌ترین محصول سوبارو بوده و از جذابیت‌های رانندگی بالایی برخوردار است. البته خودروساز ژاپنی در کنار بهسازی ظاهری، کارایی، راحتی و ایمنی این سدان اسپرت را نیز بهبود بخشیده است.
اگر بخواهیم مروری گذرا به تاریخچه این سوبارو WRX STI داشته باشیم باید بگوییم این خودرو در واقع نسخه پرقدرت ایمپرزا می‌باشد. طی این سالها STI عمدتا در دو فرم سدان چهاردر و هاچ‌بک پنج در و در بازه کوتاهی در قالب کوپه دو در عرضه شده است. نام WRX از مسابقات رالی WRC یا قهرمانی جهان برگرفته شده و در STI ویژگی‌های مسابقه‌ای با شرایط خیابان و جاده تطبیق داده شده است.

اولین نسل STI در سال ۱۹۹۴ عرضه گردید و ۸ سال بعد در سال ۲۰۰۲ نسل دوم این سدان اسپرت با موتور ۴ سیلندر توربو ۲ لیتری و ۲۲۷ اسب بخار قدرت معرفی شد. این نسل که به «چشم قورباغه‌ای» معروف شد به دلیل قیمت مناسب و شتاب و سرعت بالا باعث محبوبیت جهانی WRX STI گردید. در آوریل ۲۰۰۷ نسل سوم ایمپرزا و به دنبال آن مدل STI عرضه شد. اما فاصله بین نسل چهارم ایمپرزا و نسل چهارم STI زیاد بود و اولی در سال ۲۰۱۱ و دومی سه سال بعد در سال ۲۰۱۴ وارد بازار شدند. سرانجام نسل پنجم ایمپرزا در سال ۲۰۱۶ در نمایشگاه نیویورگ رونمایی گردید و اکنون مدل STI آن ارائه شده است.

در گذشته بین ایمپرزا و STI تفاوت ظاهری چندانی وجود نداشت و بیشتر بر مسائل فنی مانند شتاب و سرعت STI تمرکز می‌شد. اما در سالهای اخیر به جذابیت‌های اسپرت در ظاهر این سدان نیز اهمیت داده شده و این موضوع در مدل ۲۰۱۸ به اوج خود رسیده و طراحی بیرونی آن با نسخه استاندارد ایمپرزا تفاوت‌های برجسته دارد.
خطوط بدنه در مدل STI نسبت به نسخه عادی لبه دارتر شده است. در نمای جلو علاوه بر ورودی بزرگ هوا بر روی کاپوت که مشخصه ویژه سوبارو WRX می‌باشد، طراحی چراغ‌های نیز تغییر کرده و LED های روزتاب با فرم C شکل در آن به چشم می‌خورند. وردوی هوای بزرگ‌تر در پایین جلوپنجره، مه شکن‌های کناری و فرم اسپرت سپر از دیگر تغییرات STI در نمای جلویی است. در نمای عقب تغییرات بیشتر به چشم می‌آید و مهمترین آنها طراحی کاملا متفاوت چراغ‌های عقب است که از حالت کشیده در ایمپرزا به فرم جمع و جور و گردتر در STI درآمده است. اسپویلر بزرگ STI نیز در شاخصه معروف این سدان است که به زیبایی خودنمایی می‌کند و در پایین سپر نیز شاهد دیفیوزر با دو اگزوز دوبل هستیم.

در نمای کناری کمتر شاهد تغییرات عمده هستیم و فرم سقف و درب‌ها مانند ایمپرزا است. اما رینگ‌های اسپرت اصلی ترین وجه تمایز نسخه استاندارد و STI در این نما می‌باشد. رینگ های ۱۹ اینچی با طراحی پره های Y شکل و رنگ آمیزی تیره جلوه خاصی به WRX STI بخشیده و ترمزهای زرد رنگ برمبو از پس آن به خوبی نمایان است.
از آنجا که STI از سرعت و شتاب بالاتری نسبت به ایمپرزا برخوردار است سروصدای داخل کابین نیز افزایش می‌یابد و به همین دلیل از شیشه های ضخیم‌تر و در قاب شیشه‌ها از عایق جاذب صدا استفاده شده است. سیستم اطلاعات و سرگرمی این سوبارو شامل یک صفحه نمایش لمسی ۶ اینچی با کیفیت HD می‌شود که نسبت به نمایشگر کوچک ۴٫۳ اینچی در نسل فعلی پیشرفت قابل توجهی محسوب می‌گردد.

مانند نسل چهارم، در نسل جدید نیز پیشرانه STI همانند پیشرانه مدل اصلی WRX می‌باشد. بدین ترتیب که یک موتور چهار سیلندر توربو ۲٫۵ لیتری تمام آلومینیومی به قدرت ۳۰۵ اسب بخار و گشتاور ۲۹۰ فوت پوند وظیفه تامین توان STI را برعهده دارند. وجود ورودی هوا بر روی کاپوت تاثیر زیادی در ارتقا کارایی این موتور دارد. البته پیشرانه سوبارو STI کمابیش دوازده سال است با بهسازی‌های صورت گرفته عرضه می‌شود و زمان آن رسیده که خودوساز ژاپنی قلب تپنده این سدان اسپرت را دچار تحول اساسی نماید.

انتقال نیرو از موتور به چهار چرخ به عهده گیربکس ۶ دنده دستی است و با این ترکیب شتاب سوبارو به ۴٫۶ ثانیه و حداکثر سرعت آن به ۲۵۷ کیلومتر در ساعت می‌رسد که نسبت به رقبای جدی مانند فورد فوکوس RS و فولکس گلف R عملکرد بهتری دارد. برای سوبارو WRX STI سه حالت رانندگی در نظر گرفته شده که عبارتند از حالت اسپرت برای رانندگی هیجان انگیز و مناسب امور روزمره، اسپرت شارت که در واقع حالت مسابقه ای و داخل پیست می‌باشد و انتلیجنت یا هوشمند که برای رانندگی در شهر با سرعت متوسط مناسب است. در خصوص هندلینگ و سواری در مدل ۲۰۱۸ STI شاهد یک ویژگی خوب هستیم و آن حفظ خصوصیات اسپرت WRX در کنار ارائه رانندگی راحت و مناسب مسیرهای طولانی است که در مدل های قبلی STI به چشم نمی‌خورد.
عرضه سوبارو WRX STI 2018 از بهار سال آینده آغاز خواهد شد و برآورد اولیه برای قیمت آن احتمالا در حدود ۳۶ هزار دلار می‌باشد.

برای مرتفع کردن این مشکل، ASX در سال ۲۰۱۷ زیر تیغ جراحی رفته و برخی تزیینات به آن اضافه گردید. اما سازنده آن امیدوار است همین تغییرات نیز موجب ترغیب مشتریان به خرید این کراس اوور گردد.
عمده تغییرات بیرونی خودرو مربوط به نمای جلو میگردد که با اضافه شدن تزیینات کرومی در طرفین ظاهر آن به فیس لیفت میتسوبیشی اوتلندر شباهت یافته است. علاوه بر تجهیزات و امکانات بیشتر یک موتور جدید دیزل به حجم ۱٫۶ لیتر نیز به فهرست انتخاب‌های مشتریان افزوده شده که در کنار موتور ۱٫۶ لیتری بنزینی قبلی قرار خواهد گرفت. البته انتظار میرود هنوز موتور ۲٫۲ لیتری دیزل از بیشترین تقاضا برخوردار شود.

اتومبیل استفاده شده در این تست نیز مجهز به همین موتور دیزلی ۲٫۲ لیتری است که فقط با گیربکس ۵ دنده اتوماتیک و آرایش چهار چرخ متحرک عرضه می‌شود. ASX پیش از فیس لیفت شامل سه تیپ ۲، ۳ و ۴ می‌شد که اخیرا تیپ ۵ نیز به آن اضافه گشته است. موتور دیزلی بزرگتر فقط در تیپ های ۴ و ۵ ارائه می‌شود. در تیپ ۵ امکاناتی مانند پوشش چرم در داخل، صندلی‌های عقب گرمکن دار، نورپردازی داخلی LED و پدال‌های آلومینیومی به چشم می‌خورد. قیمت پایه ASX از ۱۶۰۰۰ پوند آغاز می‌شود که رقمی کاملا منصفانه است اما در تیپ فول به ۲۸۴۰۰ پوند رسیده و عملا بیشتر مزیت رقابتی خود را از دست می‌دهد.

البته این موتور ۲٫۲ لیتری نیز ایرادات خاص خود را دارد. تا دور موتور ۲۰۰۰ چیز غیرعادی مشاهده نمی‌شود اما با فشار بیشتر بر روی پدال گاز صدای زوزه مانند از موتور به گوش رسیده و لرزش را در پدال حس خواهید کرد.
با وجود اینکه صدای زیاد بزرگترین عیب موتور می‌باشد اما در عوض از گشتاور بالایی نیز برخوردار است. میزان قدرت و گشتاور با افزایش دور بطور خطی زیاد می‌شود و در سرعت‌های بالا شتاب خودرو نیز بیشتر است. این موتور نه تنها از توان کافی برای کشیدن وزن ۱۴۰۰ کیلوگرمی ASX برخوردار است بلکه می‌تواند از پس یدک کردن تریلرها و کاروان ها نیز بیاید.
ضریب دنده گیربکس ۶ دنده اتوماتیک کمتر است و با برخورداری از پدال‌های تعویض دنده واکنش پذیرتر از نوع ۵ دنده می‌باشد. مانند بسیاری از کراس اوورها، سواری ASX نیز سنگین، بدون تلاطم و در واقع بدون هیجان خاصی است. فرمان خودرو سبک بوده و بازخورد خاصی را منتقل نمی‌کند اما از دقت بالایی برخوردار است. این فرمان در کنار سیستم انتقال گشتاور به چهار چرخ، ثبات خوبی به میتسوبیشی داده و به راننده جرات مانورهای سنگین را می‌دهد.

با این هندلینگ خودرو تعریف چندانی ندارد اما حداقل قابل پیش‌بینی، ایمن و کاملا راحت بوده و که همین راحتی یکی از عوامل اصلی فروش ASX می‌باشد. البته کسانی که تجربه رانندگی با رقبای این خودرو مانند سئات آتکا و اشکودا یتی را داشته باشند هیجان آنها را با راحتی این اتومبیل عوض نمی‌کنند.
داخل خودرو کاملا جادار و کاربردی می‌باشد اما هیچ نوآوری خاصی به چشم نمی‌خورد. سیستم ارتباطی و سرگرمی مورد استفاده در ASX به نظر قدیمی رسیده و بسیاری از دکمه‌ها و سوییچ‌ها حالتی ارزان قیمت دارند. در ردیف جلو فضای بسیاری زیادی برای سرنشینان وجود دارد و در عقب نیز فضای کافی برای پا و سر افراد باقی است. فضای صندوق بار با حجمی معادل ۴۱۹ لیتر بالاتر از رنو کپچر، تویوتا C-HR و اشکودا یتی و پایین‌تر از سئات آتکا قرار می‌گیرد.
وجود انتخاب‌های زیادی در کلاس میتسوبیشی ASX کار را برای این کراس اوور دشوار می‌کند. موتور ۲٫۲ لیتری دیزل از آلایندگی و مصرف سوختی بالاتر از اکثر رقبایش رنج می‌برد. اما در مقابل تجهیزات مناسب، جذابیت ظاهری مناسب و انتقال خوب گشتاور به چهار چرخ را باید از نقاط قوت آن برشمرد.

باید اعتراف کرد قیمت نزدیک به ۳۰ هزار پوند برای تیپ فول ASX اندکی گران است. شما می‌تواند تیپ ۴ را با ۳۰۰۰ پوند کمتر خریداری کرده و فقط داشبورد چرمی، گرمکن صندلی عقب و نورپردازی LED داخل را از دست خواهید داد. ضمن آنکه رقبایی مانند اشکودا یتی با آرایش AWD و گیربکس اتوماتیک ۱۰۰۰ پوند ارزان تر از ASX تیپ ۵ هستند.
در پایان باید گفت بازار کراس اوورها از زمان معرفی ASX تغییرات زیادی داشته و این فیس لیفت نمی‌تواند کمک زیادی به میتسوبیشی بکند. شاید سرمایه گذاری بر روی اوتلندر PHEV بتواند راه حل بهتری برای موفقیت این خودروساز ژاپنی باشد.

کمتر کسانی هستند که هیوندای را به عنوان خودرویی که به آن علاقمند هستند خریداری کنند و معمولا محصولات این شرکت کره ای از استایل لازم برخوردار نبوده و فروش بالای آنها به دلیل اقتصادی و به صرفه بودن می‌باشد.
اما مدیران هیوندای در آخرین مدل هیوندای i30 تصمیم به تغییر این رویه گرفته‌اند. این خودرو به عرضه عمومی آن از ماه مارس ۲۰۱۷ آغاز می‌شود از سواری خوبی به ویژه در سرعت‌های بالا برخوردار بوده و به موتوری قدرتمند مجهز می‌باشد.

طراحی، توسعه و آزمون‌های هاچ بک متوسط هیوندای در اروپا صورت گرفت تا بطور ویژه مناسب ذائقه مشتری اروپایی باشد. هیوندای تلاش کرده در کنار یک سواری مناسب و راحت به ظاهر و تزیینات i30 نیز بپردازد و به گفته یوچن سنگپیل i30 هر آنچه مورد انتظاری مشتری امروزی است را دارد؛ و قطعا این ادعای کمی نیست.
در اینکه ظاهر خودرو نسبت به نسل قبل بهبود یافته شکی نیست. ویژگی‌های اصلی نسل جدید i30 جلوپنجره آبشاری و دماغه برجسته می‌باشد که جلوپنجره مذکور به عنوان مشخصه ای جدید قرار است در تمام محصولات آینده هیوندای استفاده شود.

طراحی بیش از آنکه دلپذیر باشد هوشمندانه است و به عنوان مثال جذابیت خودروهای اصیل اروپایی مثل رنو مگان جدید و پژو ۳۰۸ را ندارد. در برخی نقاط بدنه ردپای هاچ بک‌هایی مثل فولکس واگن گلف، اپل آسترا و فورد فوکوس به چشم می‌خورد که چراغ‌های LED عقب با زوایای تیز از جمله این موارد می‌باشد.
در داخل کابین و از مدل‌های تیپ SE و بالاتر شاهد نمایشگر لمسی ۸ اینچی با کیفیت تصویر بالا هستیم و البته برای تیپ های پایین تر نمایشگرهای کوچکتر نصب خواهد شد. تجهیز سیستم ارتباطی و سرگرمی به اپل کارپلی و اندروید اتو موجب شده تا بتوان انواع گوشی‌های هوشمند را به خودرو متصل نمود و اطلاعات آنها را در صفحه نمایش مشاهده کرد.

پوشش بالای داشبورد و پنل درب‌ها جنسی نرم دارد. اما پنلی که در طول داشبورد و تا فرمان امتداد داشته جنسی سخت و ارزان دارد و راننده برای هر بار استارت زدن خودرو با این بخش برخورد خواهد داشت. فرمان خودرو با پوشش چرمی وضعیت بهتری دارد و صندلی‌ها نیز در مسافرت های طولانی سواری راحتی به ارمغان خواهند آورد.
در زیر این بدنه شاسی خودرو با استفاده از مواد سبک وزن تولید شده که به گفته سازنده ویژگی‌های دینامیکی و سواری i30 را بهبود بخشیده است. برای خریداران این هاچ بک سه پیشرانه در نظر گرفته شده که شامل موتور کاملا جدید ۳ سیلندر بنزینی توربو و موتور آشنای ۱٫۶ لیتری دیزل می‌شود.

اما موتوری که به پیش‌بینی هیوندای با بیشترین استقبال مشتریان مواجه خواهد شد ۱٫۴ لیتری بنزینی توربو است که اتومبیل این تست نیز به همین پیشرانه مجهز می‌باشد. طبق بررسی‌های صورت گرفته پس از رسوایی دیزل‌گیت فولکس واگن، گرایش مشتریان به اتومبیل های بنزینی افزایش یافته و هیوندای نیز به خوبی در i30 این نکته را مدنظر قرار داده است.
بر روی کاغذ شتاب i30 معادل ۸٫۹ ثانیه و مصرف سوخت آن ۴٫۷ لیتر در صد کیلومتر است. آلایندگی خودرو ۱۲۴ گرم در کیلومتر است که تقریبا معادل مکان TCe با قدرت به مراتب کمتر می‌باشد. شما فقط با پرداخت ۱۰۰۰ پوند بیشتر می‌توانید اتومبیل خود را به گیربکس هفت دنده اتوماتیک دوکلاچه مجهز کنید که انتخاب وسوسه کننده‌ای است.
موتور ۱٫۴ لیتری به اندازه کافی چابک بوده و در بزرگراه‌ها پرقدرت نشان می‌دهد. البته اگر بخواهید مصرف سوخت را مدیریت کرده و با دورهای پایین حرکت کنید اندکی احساس کندی خواهید کرد اما باید بین مصرف سوخت پایین یا شتاب بالا یکی را انتخاب کنید. هرچند واکنش موتور به پدال گاز مناسب بوده و هر زمان با فشار بیشتر به پدال می‌توانید سبقت بگیرید و شاسی نیز با مقاومت پیچشی مناسب جرات اجرای مانور در سرعت‌های بالا را به راننده می‌دهد. در مقابل شاسی فرمان چندان تیز نیست و در جاده های پرپیچ و خم کوهستانی حس لازم را از جاده به راننده منتقل نمی‌کند اما در عین نیازی به تصحیح دائمی مسیر حرکت در داخل دایره پیچ نیز وجود ندارد.
ماموریت اصلی i30 اگرچه به فضای داخل شهر برمی‌گردد اما در جاده و اتوبان نیز علمکرد خیلی خوبی داشته و حرکت آن در سرعت های بالاتر از ۱۲۰ کیلومتر در ساعت کاملا نرم و قابل کنترل می‌باشد. اما باید دید در مقابل رقبای قدری مانند فورد فوکوس و رنو مگان چه خواهد کرد. لازم به ذکر است در سرعت های بالا صدای باد و تایر خودرو تا حدودی در داخل اتاق شنیده می‌شود.

تجهیزات شاخص در هیوندای مورد آزمایش از تیپ SE پرمیوم می‌باشد عبارت است از رینگ‌های ۱۷ اینچی آلیاژی، تهویه مطبوع دوگانه، چراغ‌های LED حساس به تاریکی، و صندلی‌های چرمی گرمکن‌دار. از نظر تجهیزات و امکانات ایمنی نیز می‌توان به ترمز خودکار اضطراری، هشدار برخورد از جلو، حفظ حرکت بین خطوط و هشدار خواب آلودگی راننده اشاره کرد.

I30 در کلاس خود از صندوق باری بزرگ با ابعاد ۳۹۵ لیتر برخوردار است که ۱۵ لیتر بیشتر از فولکس گلف می‌باشد. با خواباندن صندلی‌های عقب این مقدار به ۱۳۰۰ لیتر افزایش خواهد یافت که باز هم از رقیب آلمانی بیشتر است. ردیف عقب جای چندانی برای سرنشینان نداشته و اشکودا اکتاویا در این خصوص انتخاب بهتری خواهد بود.
در پایان باید گفت هیوندای i30 نسبت به نسل قبلی خود پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشته، اما هنوز شخصیت یک اتومبیل باکلاس را ندارد. قطعا i30 یک اتومبیل خوش ساخت و اقتصادی است اما رقبای بسیار خوبی مانند رنو مگان و اپل آسترا را در مقابل خود دارد. در یک کلام خرید این هاچ بک انتخابی از روی منطق خواهد بود تا احساسات.