نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «واریز یارانه» ثبت شده است

 

 اخباراقتصادی,خبرهای اقتصادی,عیدی

آن‌طور که رئیس سازمان برنامه و بودجه وعده داده، حقوق و عیدی کارکنان قبل از اتمام بهمن‌ماه واریز می‌شود. در عین حال که تسویه کامل حقوق در سال جاری تا ۲۰ اسفند انجام خواهد شد

به گزارش ایسنا، کارکنان دولت برای امسال حدود ۷۷۰ هزار و ۵۰۰ تومان بر اساس مصوبه هیات وزیران عیدی دریافت خواهند کرد. در حالی به طور معمول عیدی کارکنان همزمان با حقوق بهمن‌ماه واریز می‌شود که نوبخت- رئیس سازمان برنامه و بودجه- نیز در آخرین اظهارنظر خود عنوان کرده که عیدی و حقوق بهمن تا قبل از اتمام این ماه قرار است که به حساب کارکنان واریز شود.

بر اساس مصوبه هیات وزیران دستگاه‌های اجرایی، نیروهای مسلح و قوه قضاییه و سایر دستگاه‌های اجرایی مشمول قوانین خاص اجازه دارند به کارمندان خود اعم از رسمی، ثابت، پیمانی، خرید خدمت، قراردادی و موقت و همچنین اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی و قضات که به طور تمام وقت اشتغال دارند، مبلغ ثابت ۷۷۰ هزار و ۵۰۰ تومان را نسبت به مدت تمام وقت در سال جاری به عنوان پاداش آخر سال از محل بودجه مصوب پرداخت کنند.

همچنین پرداخت پاداش آخر سال به کارکنان خرید خدمت، قراردادی و موقت به نسبت خدمات تمام وقت آنها در سال جاری بوده و در هر حال میزان عیدی این افراد از ۵۰ درصد رقم عنوان شده کمتر نخواهد بود.

از سوی دیگر روال بر این بوده که معمولا حقوق اسفندماه کارکنان، چند روز زودتر از موعد معمول پرداخت می‌شود و ظاهرا قرار است بر اساس توافقی که بین دولت و خزانه انجام شده، حقوق ماه پایانی سال تا ۲۰ اسفندماه کاملا تسویه شود. با توجه به هزینه‌های موجود پایانی سال و همچنین نوروز که پیش روی مردم قرار دارد، در کنار تسویه‌های حقوقی که انجام می‌شود یارانه اسفند نیز زودتر از ماه‌های دیگر پرداخت خواهد شد. این در حالی است که یارانه در ۲۶ هر ماه به حساب سرپرستان خانوار واریز می‌شود.

نوشته زمان واریز عیدی و حقوق دو ماه پایانی سال اعلام شد اولین بار در پیام فارس پدیدار شد.

زمان واریز و برداشت یارانه بهمن ماه ۹۵ مشخص شد.

پایان هر ماه خبرهای مربوط به زمان واریز یارانه نقدی یکی از موضوعات مهم برای سرپرستان خانوار محسوب می شود.

در حالی که موضوع جدیدی مبنی بر ارسال پیامک برای حذف یارانه بگیران  از آبان ماه مطرح شده اما در این میان افرادی هستند که بدون دریافت پیامک از لیست یارانه حذف شده اند و اعتراض در سامانه هدفمندی یارانه ها نیز برای این افراد راه بجایی نبرده است.

براساس این گزارش، هفتاد و دومین مرحله یارانه نقدی مربوط به بهمن ماه ۹۵ به ازاء هر نفر ۴۵٫۵۰۰ تومان، ساعت ۲۴:۰۰ روز سه‌شنبه مورخ ۱۳۹۵٫۱۱٫۲۶ به حساب سرپرستان محترم خانوار واریز و قابل برداشت خواهد بود.

مبلغ یارانه نقدی هر یک از مشمولان دریافت یارانه نقدی همانند ماه‌های گذشته ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان است.

نوشته زمان واریز و برداشت یارانه بهمن ماه ۹۵ مشخص شد. اولین بار در پیام فارس پدیدار شد.


روایتی متفاوت ازاستقلال بانک مرکزی/پایان بهره‌برداری عوام‌فریبانه


 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

محقق دانشگاه اراسموس هلند معتقد است: مراد از استقلال بانک مرکزی این است که قدرتِ خلق پولِ بانک مرکزی از بهره‌برداری کوتاه‌مدت و سیاسی یا عوام‌فریبانه دولت‌ها مصون بماند.

به گزارش مهر، موضوع استقلال بانک‌مرکزی اکنون به یکی از خواسته‌های این بانک تبدیل شده است. بسیاری از کارشناسان نیز بر این باورند که این موضوع به صورت کامل دیده نمی‌شود و به نظر هم می‌رسد که اگر قرار بر انضباط پولی بوده و این بانک هم بتواند نقش موثری در بازار پولی ایفا کند، این بانک باید به طور کامل مستقل باشد. در واقع، مراد از استقلال بانک مرکزی این است که قدرتِ خلق پولِ بانک مرکزی از بهره‌برداری کوتاه‌مدت و سیاسی یا عوام‌فریبانه دولت‌ها مصون بماندمحسن یزدان‌پناه، محقق دانشگاه اراسموس هلند در گفتگو با خبرنگار مهر به بررسی ابعاد استقلال بانک مرکزی پرداخته است:

موضوع استقلال بانک مرکزی همواره مورد تأکید مقامات مسئول و به‌ خصوص روسای بانک مرکزی قرار داشته است، اما گویا در عمل هیچ ‌وقت بانک مرکزی به مفهوم واقعی از استقلال برخوردار نبوده است. از دیدگاه شما، شاخصه‌های استقلال بانک مرکزی کدام است؟

 – محسن یزدان‌پناه: مساله استقلال بانک مرکزی موضوع ساده‌ای نیست؛ تاکنون به نحو بایسته‌ای به این موضوع در چارچوب نظری یک اقتصاد پولی پرداخته نداشته است. چارچوبی که در آن پول و بخش پولی یا بانکی، دارای آثار حقیقی در اقتصادند. به نظر من نمی‌توان استقلال بانک مرکزی را مستقل از این چارچوب دید و تحلیل کرد. متأسفانه آنچه به لحاظ نظری بیشتر پشت فهم رایج از استقلال بانک مرکزی است، برداشتی خام است که در آن پول و بخش پولی خنثی و در تعادل اقتصاد کلان بی‌اهمیت‌اند. بنابراین برای نزدیک شدن به درکی واقع‌نما از استقلال بانک مرکزی قدم اول کاوش در مفاهیم نظری است که رویکردشان معطوف به واقعی بودن پول و بخش پولی و بانکی است.

عموماً مراد از استقلال بانک مرکزی این است که قدرتِ خلق پولِ بانک مرکزی از بهره‌برداری کوتاه‌مدت و سیاسی یا عوام‌فریبانه دولت‌ها مصون بماند. این ارزش داوری موجه و قابل‌فهم است؛ اما از طرف دیگر به‌غایت سطحی و به‌دوراز ترتیبات پیچیده پولی است. در ترتیبات پولی امروز بانک‌ها خالق وجوه هستند، نه واسطه آن. قدرت و اندازه خلق پول بانک‌ها به‌مراتب بزرگ‌تر از بانک مرکزی است. چنین واقعیتی بر بسیاری از پیش‌فرض‌های به‌ظاهر درست خط بطلان می‌کشد. برخلاف تصور رایج بانک‌ها از طریق وام‌دهی مجدد پایه پولی، نقدینگی را گسترش نمی­دهند. معنی‌اش این است که نقدینگی به شکل درون‌زا زیاد می‌شود. وقتی این‌طور شد، نیاز به ذخایر یا همان پایه پولی به شکل پسینی و بالاجبار تأمین خواهد شد. لذا پایه پولی یا ذخایر باید در تناسب با رشد نقدینگی زیاد شود، اگر نشود می­شود اضافه برداشتِ بانک‌ها، بالا رفتن نرخ بهره، رکود اقتصادی، و افزایش نقدینگی از محل بهره نه از محل وام‌دهی واقعی. و این دقیقاً شرایط مخاطره انگیزی است که ما امروز با آن مواجهیم.

* کمی بیشتر در رابطه با آن پیش‌فرض‌های نادرستِ به‌ظاهر درست توضیح می‌دهید؟

 – بر اساس فرض، قدرت تنظیم میزان خلق پول در اقتصاد در اختیار بانک مرکزی است. به‌عبارت‌دیگر پول برون‌زا است. یا به تعبیر معروف فریدمن موقعیت بانک مرکزی به‌مثابه هلیکوپتریست که از داخلش می‌توان پول را بر سر جامعه ریخت. بنابراین آنجایی که باید مدیریتش مستقل از جهت‌گیری‌های سیاسی باشد، و دارای قدرت ویژه در خلق پول است، بانک مرکزی است. بانک‌ها هم فقط می‌تواند پایه پولی یا پولی که توسط بانک مرکزی خلق‌شده است را وام‌دهی کنند. در این چارچوب، اگر دولت ۱ واحد از بانک مرکزی برداشت کند، بر اساس مکانیسم ضریب فزاینده پولی این ۱ واحد چند برابر خودش نقدینگی خلق می‌کند، بسته به میزان نسبت ذخیره قانونی معادلِ ۵ تا ۲۰ واحد (مثلاً). بنابراین مهم‌ترین جاییکه که باید کنترل شود، برداشت دولت از بانک مرکزی که موجب افزایش چندین برابری نقدینگی شده و در نتیجه اقتصاد را دچار تلاطم خواهد کرد.

این روایت، البته روایتی غلط است. ازآنجایی‌که که پول درون‌زاست و بانک‌ها به دلیل جایگاهی که دارند این قدرت رادارند که مستقل از پایه پولی، نقدینگی را توسعه دهند، جهت علیت میان متغیرها در واقعیت با آنچه در روایت فوق آمد به‌کلی فرق می‌کند. بنابراین هدف مهم‌تر، چگونگیِ استقلال بانک مرکزی از بانک‌ها و به‌خصوص بانک‌ها خصوصی است تا دولت. پس به لحاظ اقتصاد-سیاسی معمای پیش روی ما این است، گه اگر قدرت اصلی خلق پول در دست بانک‌هاست تا بانک مرکزی، چه معیارها و رویه‌هایی باید اتخاذ شود تا این قدرت در راستای منافع عمومی قرار گیرد؟ سؤالی که امروز به دلیل ساده‌انگاری از چشمان ما کاملاً پنهان مانده است. در طی چهار سال گذشته بانک‌ها توانسته‌اند بسیار بیشتر از دولت از منابع بانک مرکزی و عموماً بدون وثیقه برداشت کنند. جالب اینجاست که در قانون برنامه نیز برداشت دولت از بانک مرکزی ممنوع می‌شود، اما کسی سؤال نمی‌کند که چرا بانک‌ها به این راحتی مجاز به برداشت از بانک مرکزی هستند و قانون درباره آنها ساکت است.

چرا، معنایی از استقلال بانک مرکزی مطلوب و معقول است ولی همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم تلقی‌های ناهمخوان با واقعیت نمی‌تواند آدرس صحیحی از استقلال بانک مرکزی به ما دهد. اجازه دهید قدری بیشتر توضیح دهم. در رابطه با استقلال بانک مرکزی دو حوزه را باید توأمان موردتوجه قرار دهیم: (اول) نیاز بانک‌ها به ذخایر یا پایه پولیِ بیشتر در اثر افزایش درون‌زای نقدینگی؛ و (دوم) تأمین کسری بودجه دولت. اگر قرار باشد دولت نتواند از بانک مرکزی برداشت کند، باید کسری خود را از طریق اوراق بدهی تأمین کند. حال اگر اولی را در نظر بگیریم، یعنی خلق پول درون‌زای بانک‌ها، باید تبیین کنیم که این روند چه نسبتی با روش‌های مختلف تأمین مالی کسری دولت (یعنی بخش دوم) دارد.

 اگر دولت کسری خود را از طریق انتشار اوراق بدهی پوشش دهد این چه اثری بر روند رو به رشد نیاز به ذخایر از طرف بانک‌ها خواهد داشت؟ خوب انتشار اوراق بدهی معادل است با فشار مضاعف بر نرخ بهره، در چه شرایطی؟ در شرایطی که درروند معمول، خلق درون‌زای پول نیز مستمراً در حال بالا بردن فشار بر نرخ بهره است. اگر به این فشارهای برهم فزاینده از طرف بانک مرکزی پاسخی داده نشود، قطعاً نرخ بهره بالا خواهد رفت. ازآنجاکه ابزار اصلی سیاستی بانک‌های مرکزی، هدف گزاری نرخ بهره است. بانک مرکزی  مجبور خواهد بود که اوراق بدهی منتشرشده توسطِ دولت را بخرد و درازای آن در بازار بین‌بانکی ذخایر عرضه کند که معنای آن انتقال بدهی دولت به بانک مرکزی است. بنابراین بانک مرکزی تا حد زیادی نسبت به انتقال اوراق قرضه به سمت دارایی‌های خود منفعل می‌شود. پس می‌توان قضاوت کرد که رابطه غیرمستقیم بدهی دولت با دارایی‌های بانک مرکزی تفاوت ماهوی با رابطه مستقیم آن نخواهد داشت. همچنین باید توجه داشته باشیم که وسیله و منبع مبادله آن میزان از اوراق قرضه که نزد بانک‌ها یا اشخاص حقیقی می‌ماند، چیزی جز ذخایر نمی‌تواند باشد. اگر بانک‌ها از محل ذخایر خود اقدام به خرید اوراق، یا پرداخت از طرف مشتری کنند، یعنی به‌نوعی با کسری ذخیره مواجه می‌شوند، و باید درنهایت ذخیره جایگزین عرضه شود.

* با این وصف سیاست‌گذاری پولی چه معنایی پیدا می‌کند؟

 – با توضیحات مختصری که دادم سیاست‌گذاری پولی هیچ‌گاه نمی‌تواند آن‌طور که تصور می‌شود از ساختار مالی دولت و اقدامات آن منفک شود. اگر مرکز ثقل سیاست‌گذاری پولی را هدف‌گذاری نرخ بهره در نظر بگیریم، بله، بانک مرکزی می‌تواند بر تعیین سطح نرخ بهره مؤثر باشد، آن‌هم تحت شرایطی نه شرایط امروز ما. تصوّر بسیاری این است که تنها اوراق بدهی دولت است که به بانک مرکزی ابزار و توان مناسب برای هدف‌گذاری نرخ بهره را اعطا می‌کند. درست است، بانک مرکزی می‌تواند با خریدوفروش اوراق بدهی دولت در بازار بین‌بانکی قیمت عرضه ذخایر را هدف‌گذاری و تعیین کند. امّا تأمل بیشتر در این سازوکار و نیز ماهیت اوراق قرضه دولتی به ما خواهد گفت، که تعیین قیمت ذخایر با نرخ بهره مبنا صرفاً به این روش محدود نخواهد بود. بانک مرکزی می‌تواند بدون وجود اوراق قرضه دولتی، از طریق کریدور نرخ بهره نیز به هدف‌گذاری آن اقدام کند. بنابراین اگر قرار است اوراق قرضه بالاجبار به دارایی‌های بانک مرکزی منتقل شود، و سپس درازای خرید آن، ذخیره عرضه شود تا نرخ بهره را تثبیت یا سیاست‌گذاری کند، تفاوتی عمده­ای نمی‌کند که این کار بدون اوراق قرضه و از طریق تعامل مستقیم دولت و بانک مرکزی انجام شود. حتی می‌توان استدلال کرد و نشان داد، بخصوص در شرایط فعلی اقتصاد ایران، که انتشار معنی‌دار و وسیع اوراق بدهی آثار زیان‌بارتری به همراه خواهد داشت.

مهم‌تر از این، پاسخ به این پرسش است که آیا می‌توان محدوده سیاست‌گذاری پولی را به تعیین نرخ بهره و تنظیم گری یا نظارت بر بانک‌ها از در چارچوب سیاست‌گذاری کلان احتیاطی یا Macro Prudential محدود کرد. به نظر من محدود کردن سیاست‌گذاری پولی به این دو حوزه، صورت‌بندی معیوب از سیاست‌گذاری پولی است. هدف‌گذاری نرخ بهره همواره مستعد شکست است. درست است که در ساز کارِ طبیعیِ اقتصادهایِ سرمایه‌داریِ متعارف همواره نرخ بهره پایین پیش‌شرط شکوفایی اقتصادی بوده است. یا در مقابل برای کنترل تورم، بالا بردن نرخ بهره باهدف تحدید سرمایه‌گذاری و سرعت گردش پول در کوتاه دنبال شده است. اما در واقعیت، استعداد انحراف از این دو هدف به علل متعددی ممکن و محتمل است. هیچ تضمینی برای هدایت بهینه نقدینگی با نرخ بهره پایین به اهداف مطلوب سرمایه‌گذاری نیست. از طرف دیگر، بالا بردن نرخ بهره، دقیقاً برخلاف فرض رایج، ملازم است با افزایش نقدینگی البته همراه با کاهش سرعت گردش پول در کوتاه مدت است، ولی افزایش نقدینگی بدون سرمایه گذاری  در میان مدت و بلند مدت است که معنایی جز تعویق اختلال و تلاطم اقتصاد را نخواهد داشت.

علاوه بر این، باید پذیرفت که محوری بودنِ نرخ بهره به‌عنوان ابزار سیاست‌گذاری، امری گریزناپذیر از ترتیبات کنونی از بانکداری یعنی بانکداری با ذخایر ناقص است. در مقابل، اگر بنا به حذف نرخ بهره به‌عنوان قاعده اصلی بازی باشیم، می‌توان دفاع کرد که ترتیبات سیاست‌گذاری پولی یا اعتباریِ دیگر و مستقل از نرخ بهره از کارآمدی بهتری برخوردار بوده و با موازین اقتصاد بدون ربا هماهنگ‌تر است. خیلی خلاصه، در این ترتیبات بجای نرخ بهره، و بسنده کردن به نظارت و تنظیم گیری که سازوکاری سلبی است تا ایجابی، باید ثقل سیاست‌گذاری پولی را به سمت ترتیبات جدید “هدایت نقدینگی” برد و معنای موجه و قابل دفاع استقلال بانک مرکزی را ذیل آن تعریف کرد، که البته شرح و تفصیل آن فرصت مجزایی می‌طلبد.

*  با این تفسیر عملکرد دولت یازدهم را در موضوع استقلال بانک مرکزی چگونه می‌بینید؟

 – واقعیت آن است که اگر بر پایۀ شناخت از واقعیت‌های ترتیبات پولی و درون‌زایی خاص پول در ایران هدف‌گذاری می‌کردیم و نه بر پایه فروضی انتزاعی موهومی، امروز وضعیت اقتصاد ایران به‌مراتب بهتر بود. به زبان ساده، اگر در سالهای قبل بجای اینکه بانک‌ها از بانک مرکزی به شکل پسینی اضافه برداشت کند، ذخایر به شکل پیشینی از منشأ بدهی دولت به آنها عرضه می‌شد، امروز وضع بسیار بهتر بود.

نقدینگی به همین میزان یا حتی کمتر رشد می‌کرد و کیفیتش از آنجه رخداد بهتر می­بود. امروز رشد نقدینگی از مجرای نرخ بهره بسیار بالاست، یعنی در سمت دارایی بانک‌ها وام‌دهی واقعی صورت نمی­گیرد. که با کسری مدوام ذخیره و اضافه برداشت همراه شده است. خلاصه اینکه، اگر بجای بانک‌ها دولت از بانک مرکزی برای عرضه ذخایر برداشت می‌کرد، امروز رشد نقدینگی کمتر، نرخ بهره کمتر، وام‌دهی واقعی به بنگاه‌ها بیشتر، و رکود اقتصاد کمرنگ­تر بود.

نوشته روایتی متفاوت ازاستقلال بانک مرکزی/پایان بهره‌برداری عوام‌فریبانه اولین بار در پیام فارس پدیدار شد.


کاهش محدود قیمت طلا و سکه در بازار تهران / دلار ۳۸۲۸ تومان


 

 اخباراقتصادی,خبرهای اقتصادی , قیمت طلا

امروز در بازار تهران یک دلار آمریکا با قیمت ۳۸۲۸ تومان عرضه شد همچنین سکه طرح جدید با قیمت یک‌میلیون و ۲۰۴ هزار تومان و سکه طرح قدیم با نرخ یک‌میلیون و ۱۷۶ هزار تومان عرضه شد.

 به گزارش  فارس، امروز در بازار تهران سکه طرح جدید با قیمت یک‌میلیون و ۲۰۴ هزار تومان عرضه شد همچنین سکه طرح قدیم با نرخ یک‌میلیون و ۱۷۶ هزار تومان به فروش رفت؛ روز گذشته‌ سکه طرح جدید با نرخ ‌یک میلیون و ۲۱۰ هزار تومان و سکه طرح قدیم‌ با قیمت یک میلیون و ۱۸۱ هزار تومان فروخته شد.

امروز همچنین ‌نیم سکه با قیمت ۶۴۲ هزار تومان، ربع سکه با نرخ ۳۴۴ هزار تومان و سکه گرمی با قیمت ۲۱۵ هزار تومان عرضه شد؛ روز گذشته نیم سکه‌ ۶۴۵ هزار تومان‌، ربع سکه‌ ۳۴۶ هزار تومان و سکه گرمی‌ ۲‌۱۶ هزار تومان قیمت‌گذاری شد.

‌هر گرم طلای ۱۸ عیار امروز در بازار تهران با قیمت ۱۱۵ هزار و ۷۳۳ تومان عرضه شد، در حالی که دیروز با نرخ ‌۱۱۵ هزار و ۶۱۸ تومان معامله شد.

قیمت اونس نیز در بازار جهانی طلا امروز به ۱۲۴۳ دلار رسید در حالی که دیروز ‌۱۲۳۸ دلار و ۴۰ سنت ‌بود.

در بازار ارز نیز امروز یک دلار آمریکا با قیمت ۳۸۲۸ تومان، یورو با نرخ ۴۱۸۶ تومان و درهم امارات با نرخ ۱۰۶۶ تومان عرضه شد؛ در حالی که این ارزها دیروز با نرخ‌های ‌۳۸۲۶ تومان برای دلار، ۴۲۰۸ تومان برای یورو ‌و ‌۱۰۶۸ تومان برای درهم عرضه شدند.

 اخباراقتصادی,خبرهای اقتصادی , قیمت طلا

نوشته کاهش محدود قیمت طلا و سکه در بازار تهران اولین بار در پیام فارس پدیدار شد.


تورم، سال آینده ۱۰,۹ درصد می‌شود


 

 اخباراقتصادی ,خبرهای اقتصادی ,تورم

رؤیای تورم تک‌رقمی نیمه‌کاره خواهد ماند؟ این پرسشی است که مرکز پژوهش‌های مجلس به آن پاسخ مثبت داده است. این مرکز، با تحلیل متغیرهای اقتصادی از سال ۹۲ تاکنون، به این نتیجه رسیده است که نرخ تورم، سال ۹۶ بار دیگر دو‌رقمی خواهد شد.

این اتفاق، برای اقتصادی که چند ماهی طعم تورم تک‌رقمی را زیر زبانش مزه‌مزه کرده، تلخ است اما به عقیده کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس، واقعیت بازگشت تورم دو‌رقمی انکار‌ناشدنی بوده و سال آینده، اقتصاد، تورم ۱۰,۹ درصدی را تجربه خواهد کرد. پیش‌ازاین، صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده بود تورم سال ۹۶ در ایران، ۱۱ درصد می‌شود. انگار قرار بود تورم تک‌رقمی با دولت یازدهم بیاید و در پایان عمر دولت هم برود. حالا همه‌چیز علیه تنها دستاورد اقتصادی دولت یازدهم است. سال ۹۲، یکی از قول‌های حسن روحانی، این بود که تورم را تک‌رقمی کند زیرا در پایان عمر دولت دهم، نرخ تورم به بالای ۵۰ درصد هم رسیده و از این بابت، مشکلات بسیاری را برای اقتصاد به‌وجود آورده بود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند دولت‌های نهم و دهم سردمدار تورم در کشور بوده‌اند، درحالی‌که رکود هم در کنار تورم به مشکلات اقتصادی دامن زد.

برگ‌های زرد تاریخ اقتصاد در دولت‌های نهم و دهم شاید پاسخ خوبی برای مخالفانی باشد که از ابتدا، دستاوردهای اقتصادی دولت‌ یازدهم را زیر سؤال برده‌اند، آنها می‌گویند: دولت با تمرکز بر تک‌رقمی‌کردن نرخ تورم، سیاست‌هایی انقباضی در پیش گرفت که موجب کاهش سرمایه‌گذاری و تقاضای کل و در نتیجه تشدید رکود اقتصادی در کشور شده است. برخی کارشناسان پا را از این انتقادها هم فراتر گذاشته و گفته‌اند: «اصلا تورم تک‌رقمی با خواست دولت اتفاق نیفتاد، رکود این زمینه را فراهم کرده است.»

کارشناسان موافق دولت، جواب این منتقدان را این‌گونه می‌دهند: «مگر در زمان دولت‌های نهم و دهم که تورم حدود ۵۳ درصد بود، سرمایه‌گذاری در کشور اتفاق افتاد؟ رکود بخش تولید و صنعت در دولت‌های احمدی‌نژاد اتفاق افتاد که اتفاقا سردمدار تورم دو‌رقمی و سیاست‌های انبساطی بود.» حالا همه نشسته‌اند چشم‌انتظار تا ببینند سال آینده چه بر سر تورم تک‌رقمی‌ای می‌آید که قرار بود رشد هشت درصدی اقتصادی ایجاد کند. مرکز پژوهش‌های مجلس بر این باور است: بخشی از علل دستیابی به تورم تک‌رقمی از روی اجبار بود، نه اختیار؛ بر‌اساس تحلیل این مرکز، آثار تورمی برجام، رکود بازار مسکن، بدهکاری بانک‌ها و تلاش برای افزایش پنهانی نرخ سود سپرده‌گذاری، افزایش لجام‌گسیخته نرخ ارز و افزایش دارایی‌های موهوم بانک‌ها، همه گویای آن است که تورم تک‌رقمی در اقتصاد ایران پایدار نخواهد ماند. اگرچه تجربه سال‌های گذشته تاکنون نشان داده ساختار اقتصادی در ایران به گونه‌ای بوده که در بسیاری از موارد قدرت تحلیل را از صاحب‌نظران اقتصادی سلب کرده است اما کارشناسان اوضاع را بر‌اساس متغیرهایی که می‌بینند، تحلیل می‌کنند.

به هر حال، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی تورم دورقمی در سال ۹۶ را پیش‌بینی و اعلام کرد: متوسط نرخ رشد ۶‌ ماهه پایه پولی از سال‌های ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۳، معادل ۴,۷ درصد بوده، این درحالی است که این متغیر در ۶‌ ماهه اول سال ۱۳۹۵ معادل ۷,۹ درصد افزایش یافت. از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ تا انتهای سال ۱۳۹۴، تورم با شیب نسبتا تندی در مسیر کاهش قرار گرفت و تا دی سال ۱۳۹۵ هم در بازه تک‌رقمی حفظ شد. دلایل کاهش تورم در این سال‌ها را می‌توان ترکیبی از تصمیم و اجبار دانست. در واکنش به افزایش تورم بعد از تحریم‌ها، لنگرشدن انتظارات تورمی (با توجه به رویکرد ضدتورمی دولت)، تورم را در مسیر کاهشی قرار داد اما این سیاست‌ها در بستر وضعیت وخیم ترازنامه‌های بانکی رخ داد. بنابر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، سه دسته کلی دارایی در ترازنامه بانک‌ها، شامل تسهیلات غیرجاری، بدهی‌های نقدناشونده دولت و سرمایه‌گذاری بانک‌ها در بخش ساختمان منجر به افزایش نرخ سود سپرده شده است.

از سال ۱۳۹۲ با رکود معاملات مسکن، مهم‌ترین مجرای ایجاد جریان نقدی از سوی سرمایه‌گذاری بانک‌ها در بخش مسکن نیز بسته شد؛ بنابراین بانک‌ها با چالش جدی سودآوری و به‌ویژه جریان نقدی مواجه شدند و در نتیجه، نرخ سود در بازار بین‌‌بانکی و در نهایت، در بازار سپرده خارج از کنترل افزایش یافت. در چنین شرایطی، در سمت دارایی‌ها، دارایی‌های موهومی افزایش پیدا کرد، درحالی‌که در سمت بدهی، ناگزیر از پرداخت سود سپرده و پاسخ به تقاضای نقد بود، پس در این شرایط، بانک‌ها ناگزیر بودند نرخ سود سپرده را به‌حدی افزایش دهند که مطالبه نقد آنها کاهش پیدا کند. با افزایش نرخ سود سپرده، تمایل به پس‌انداز افزایش و در نتیجه، تقاضای کالا و خدمات و تورم کاهش یافت. این شرایط، کمابیش تا انتهای تابستان سال ۱۳۹۴ ادامه داشت تا اینکه نرخ سود با برخی مداخلات بانک مرکزی اندکی کاهش یافت.

نرخ تورم تولید‌کننده

به‌طور کلی با توجه به وضعیت نرخ تورم تولیدکننده و همچنین افزایش نرخ ارز در ماه‌های اخیر، پیش‌بینی می‌شود، نرخ تورم در ماه‌های آتی سال جاری، فزاینده باشد؛ به‌طور کلی نتایج برآوردهای مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد، نرخ تورم سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به‌ترتیب ۹,۱ درصد و ۱۰,۹ درصد خواهد بود؛ ضمن اینکه صندوق بین‌المللی پول، نرخ تورم این دو سال را به‌ترتیب ۹ و ۱۱ درصد پیش‌بینی کرده است. مهم‌ترین عواملی که درحال‌حاضر می‌توانند، تهدیدی برای افزایش نرخ تورم سال‌های آتی باشند، عبارتند از: رشد بالای کل‌‌کل‌های پولی در سال‌های گذشته و بحران شبکه بانکی.

کل‌‌کل‌های پولی و تهدید تورمی

رشد پایه پولی در دو سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، هم از نظر اندازه و هم از نظر ترکیب، متناسب با تورم تک‌رقمی نبوده است. این وضعیت در سال ۱۳۹۵، بدتر شد و نرخ رشد پایه پولی در این سال از متوسط همین بازه به‌شدت فراتر رفت. متوسط نرخ رشد ۶‌ ماهه پایه پولی از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۳، معادل ۴,۷ درصد بوده، این درحالی است که این متغیر در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۵، معادل ۷,۹ درصد افزایش یافت؛ به‌علاوه ترکیب رشد پایه پولی از سال ۱۳۹۳ تاکنون، به‌ویژه در ۶ ماهه ۱۳۹۵ از ناحیه دارایی‌های داخلی بوده است. تجربه سال‌های گذشته نشان داده که افزایش پایه پولی از محل دارایی‌های داخلی (مجموع دولت و بانک‌ها) بوده که هم تورم‌زایی بیشتری دارد و منتهی به افزایش نرخ ارز می‌شود و هم آثار آن بر تولید در کوتاه‌مدت بسیار محدود است با وجود اینکه افزایش حجم پایه پولی، بیش از نیاز اقتصاد همواره آثار تورمی دارد اما درباره حجم نقدینگی، ملاحظاتی وجود دارند که نمی‌توان انتظار داشت همواره به‌اندازه حجم نقدینگی، تورم ایجاد شود. درواقع، زمانی‌که نقدینگی افزایش می‌یابد، اینکه ترکیب اجزای آن به چه صورت باشد، تعیین‌کننده میزان تورم‌زایی آن است.

نقدینگی در سال‌های ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ به ترتیب معادل ۳۹، ۲۲ و ۳۰ درصد رشد داشت که از این میزان به‌ترتیب ۹۷، ۹۹ و ۹۳ درصد آن از ناحیه شبه‌پول بوده است که هرچه به‌سمت سپرده‌های بلندمدت حرکت می‌کنیم از درجه سیالیت کاسته می‌شود اما مسئله مهم این است که سپرده‌های بلندمدت باوجود سیالیت و تورم‌زایی کم، نقدینگی ایجادشده هستند و به‌راحتی می‌توانند به بخش‌های سیال‌تر و تورم‌زاتر نقدینگی تبدیل شوند. آنچه ترکیب نقدینگی، در نتیجه تورم‌زایی نقدینگی ایجادشده را تعیین می‌کند، نرخ سود در بازار پول و در نتیجه در بازار سپرده است. با کاهش نرخ سود، اجزای غیرسیال به اجزای سیال تبدیل می‌شوند و تورم افزایش می‌یابد. آینه این اتفاق در بخش حقیقی، این است که با کاهش نرخ سود، تمایل برای مصرف و سرمایه‌گذاری (تقاضا) افزایش می‌یابد، آحاد اقتصادی دارایی خود در بانک را به‌صورت اجزای سیال درمی‌آورند که از آنها در معاملات استفاده کنند؛ در نتیجه با افزایش تقاضا و سطح معاملات، تورم افزایش پیدا می‌کند. از منظر تورمی، مهم‌ترین عاملی که می‌تواند کنترل نرخ سود را از دست بانک مرکزی خارج کرده و منجر به آزادشدن نقدینگی پشت سر شود، فشار دولت بر منابع بانک مرکزی است.

فشار دولت بر منابع بانک مرکزی (ناشی از کسری بودجه یا فروش ارزهای نفتی) هم منجر به افزایش پایه شده و هم کنترل سیاست پولی و در نتیجه نرخ سود را از دست بانک مرکزی خارج کرده و می‌تواند منجر به آزادشدن نقدینگی پشت سد شود. به‌عبارت دیگر، فشار دولت به بانک مرکزی، دو پیامد مشخص دارد؛ نخست اینکه، سلطه مالی را تقویت می‌کند و استقلال بانک مرکزی را کاهش می‌دهد که نتیجه آن عدم توانایی این بانک در اجرای سیاست‌های مناسب است. دوم اینکه، با افزایش پایه پولی، موجبات افزایش سهم جزء سیال نقدینگی را که از تورم‌زایی بالایی برخوردار است، فراهم می‌کند.

 اخبار اقتصادی  – وقایع‌اتفاقیه  

نوشته تورم، سال آینده ۱۰,۹ درصد می‌شود اولین بار در پیام فارس پدیدار شد.