نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

نبض بازار | قیمت گوشی, قیمت خودرو, قیمت طلا و سکه, قیمت ماشین

نبض بازار , لیست قیمت خودرو صفر مدل 96,قیمت خودرو ایران خودرو,قیمت طلا,قیمت سکه,قیمت گوشی سامسونگ,لیست قیمت گوشی هواوی,قیمت گوشی اپل,قیمت خودرو سایپا

۲۱۰۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نبض بازار» ثبت شده است

ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
امروزه برخی افراد قصد خرید خودروهای لوکس را دارند و بدیهی است که داشتن خودرویی لوکس و با اصالت با بودجه کمتر از ۳۰۰ میلیون تومان امکان پذیر نیست. از طرفی خرید خودروهای کراس اوور و شبه شاسی بلند در بازار ایران افزایش پیدا کرده است و گاهی برای داشتن این خودروها که عموما اصالتی کره ای و ژاپنی دارند، باید تا ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کرد. حال در این میان هستند افرادی که می توانند به سمت خودروهای کارکرده بروند.
علاقه بخش زیادی از جامعه به خودروهای آلمانی، مسئله ای انکار ناپذیر است. لذا در این قسمت از مستند اسب بخار، ب ام و X1 مدل ۲۰۱۴ را مورد بررسی قرار داده ایم که فول ترین نسخه کم کارکرد این خودرو در بازار حدود ۲۵۰ میلیون تومان قیمت دارد. نسل دوم X1 با مدل ۲۰۱۶ به بازار ایران آمده است و گاهی با بهای بیش از ۳۳۵ میلیون تومان معامله می شود.

ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول
ویدئو: بررسی ب ام و X1 نسل اول

وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: ارزش صادرات غیرنفتی کشور شامل خدمات و کالاهای غیرنفتی امسال باید با ١٠ میلیارد دلار افزایش به ۶٨ میلیارد دلار برسد.

به گزارش رادیو سهام ،  محمدرضا نعمت زاده امروز (پنجشنبه ، ۲۹ مهرماه) در آیین روز ملی صادرات که با حضور دکتر حسن روحانی، رئیس جمهوری در سالن اجلاس سران برگزار شد، افزود: در برنامه ششم توسعه، برای صادرات غیرنفتی رشد ١۵درصدی پیش بینی شده است.

آن طور که خبرگزاری ها گزارش داده اند، وی ادامه داد: در صورتی که افزایش ١٠ میلیارد دلاری ارزش صادرات غیرنفتی محقق شود، رشد صادرات غیر نفتی امسال به ٢٠ درصد می رسد.

وزیر صنعت، معدن و تجارتاعلام کرد: در ۶ ماه نخست امسال ٢٨.۵ میلیارد دلار کالاهای غیرنفتی و خدمات صادر شده است.

وی افزود: در سال ١٣۵٨، حدود ۶٠٠ میلیون دلار صادرات غیرنفتی داشتیم که در آن زمان نسبت صادرات غیرنفتی به کل صادرات حدود چهار درصد بود اما این رقم اکنون به ٧٠ درصد رسیده است.

نعمت زاده با تاکید بر این که برای صادرات نباید مانعی وجود داشته باشد نظیر دیگر کشورها که برای صادرات مانع و محدودیت قائل نمی شوند، گفت: صادرات افزون بر مسائل خارجی به دو عامل داخلی بستگی دارد؛ نخست مباحث مرتبط با دولت و قوای حاکمیت و دوم عواملی که به تولیدکنندگان و صادر کنندگان بر می گردد.

وی تصریح کرد: صادرات به عنوان یک بخش از تجارت خارجی، نه تنها یک اختیار بلکه امروزه یک الزام است؛ کشورهایی که در دهه‎های گذشته پیشرفت کرده اند، فقط از مسیر صادرات به این موقعیت دست یافته اند.

نوشته هدف گذاری ۶۸ میلیارد دلاری برای صادرات غیرنفتی در امسال اولین بار در اخبار بورس بخوانید


برخی معتقدند کانال انتقال سیاست پول، کانالی اعتباری در ایران است. به این معنی که اگر این افزایش حجم نقدینگی در نهایت منجر به افزایش میزان اعتبارات و وام‌های بانکی شود، می‌تواند بر تقاضای کل تاثیر بگذارد. البته اینها بحث‌های تئوریک است که آیا واقعاً کانال انتقال سیاست پول، کانالی اعتباری هست یا نیست؟

به گزارش رادیو سهام ، کامران ندری مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی در یادداشتی در شماره ۱۹۶ تجارت فردا نوشت: از منظر اقصاد کلان تحریک تقاضا از طریق یک سیاست پولی انبساطی اتفاق می‌افتد. در حال حاضر در سیستم اقتصادی ایران، این سیاست پولی انبساطی وجود دارد. اقتصاددانان در خصوص اینکه کانال این سیاستگذاری پولی چیست، بحث می‌کنند. یعنی این افزایش حجم نقدینگی از چه طریقی بر تقاضای کل تاثیر می‌گذارد؟

برخی معتقدند کانال انتقال سیاست پول، کانالی اعتباری در ایران است. به این معنی که اگر این افزایش حجم نقدینگی در نهایت منجر به افزایش میزان اعتبارات و وام‌های بانکی شود، می‌تواند بر تقاضای کل تاثیر بگذارد. البته اینها بحث‌های تئوریک است که آیا واقعاً کانال انتقال سیاست پول، کانالی اعتباری هست یا نیست؟ این بحثی است که در مطالعات کمی و تا حدودی در اقتصاد مشخص می‌شود. اگر بخواهیم بحث را به‌طور تئوریک جلو ببریم، می‌توانیم نقدینگی را که در اقتصاد افزایش می‌یابد، از طریق کارت‌های اعتباری کانالیزه کنیم و در اختیار خانوارها قرار دهیم و اگر خانوارها نرخ و شرایط بازپرداخت این اعتبار را مناسب تشخیص دهند، این موضوع می‌تواند باعث افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات در کل اقتصاد شود و آن تحریک تقاضای مورد نظر، در اقتصاد اتفاق بیفتد.

اما این صرفاً یک بحث تئوریک و نظری است، در عمل چه اتفاقی می‌افتد؟ با وجود اینکه پایه پولی در اقتصاد در حال رشد است، یعنی نرخ رشد پایه پولی، رقم قابل ملاحظه‌ای است، معلوم نیست پولی که خلق می‌شود به کجا می‌رود؟ زیرا از سوی دیگر، تمام بانک‌ها نیز کسری نقدینگی دارند. به همین خاطر است که نمی‌توانند نرخ سود سپرده بانکی را پایین بیاورند. زیرا برای جذب نقدینگی و جذب منابع، احتیاج دارند که نرخ سودهای بالاتر را به سپرده‌گذاران پیشهاد دهند تا سپرده‌گذاران منابع خود را به آن بانک‌ها بیاورند و مشکل نقدینگی بانک‌ها رفع شود. پس اگر بخواهیم نگاه کلان داشته باشیم، با توجه به اینکه بانک‌ها نمی‌توانند نرخ سود سپرده را پایین بیاورند، درنتیجه بانک‌ها با مشکل تامین منابع روبه‌رو هستند و در این شرایط، قادر به صادر کردن این کارت‌های اعتباری نیستند. کارت‌های اعتباری اگر بخواهد در یک حجم وسیع منتشر شود، نیاز به منابع یا ذخایر آزاد قابل توجه بانک‌ها دارد. بر حسب ظاهر، بانک‌ها چنین منابعی را در اختیار ندارند.

نکته بعدی این است که بانک‌ها برای صدور و اعطای این کارت‌ها به مشتریان خود، باید یک سیستم اعتبارسنجی داشته باشند تا بتوانند تشخیص دهند که کدام مشتری می‌تواند کدام نوع از کارت را دریافت کند؛ کارت برنز، نقره‌ای و طلایی به چه کسانی تعلق می‌گیرد؟ همچنین باید سیستمی داشته باشند تا بتوانند از مشتریان خرد که تعداد زیادی هم دارند، وسایل و ضمانتنامه‌های لازم را دریافت کنند. در این زمینه به نظر می‌رسد که بانک‌های ایران از چابکی و چالاکی لازم برخوردار نیستند و دلیلش این است که بانک‌ها تا به حال منابع خود را به مشتریان بزرگ و شرکتی می‌دادند. درست است که خانوارها نیز تسهیلاتی را از بانک‌ها دریافت کرده‌اند، اما تعدادشان خیلی کم است و بیشتر بانک‌ها تسهیلاتشان را به مشتریان بزرگ و شرکتی می‌دهند.

بانک‌های ما هیچ ساز و کار مناسبی برای اینکه بتوانند در یک حجم بسیار گسترده از تسهیلات خرد به خانوارها اعطا کنند، ندارند؛ زیرا مدل کسب‌وکار آنها، مدل اعطای تسهیلات خرد به خانوارها نبوده است. درست است که این تسهیلات را قبلاً نیز پرداخت می‌کردند، اما روی آن حساب زیادی نمی‌کردند. اگر بانک‌های ما مدل کسب‌وکارشان را به سمت تامین مالی خرد و کوچک می‌بردند و در تولید، تمرکزشان را بر بنگاه‌های متوسط و در مصرف نیز، به‌سوی خانوارها می‌گذاشتند شاید مشکل مطالبات غیرجاری که درحال حاضر وجود دارد، در نظام بانکی وجود نداشت. زیرا عمده کسانی که از بانک‌ها تسهیلات کلان گرفته‌اند و الان قادر به بازپرداخت آن نیستند، همان مشتریان بزرگی هستند که تسهیلات بسیار بزرگ دریافت کرده‌اند. مشتریان خرد معمولاً با یکی دو ماه تاخیر در سر‌رسید که مشمول جریمه هم می‌شوند و تمام این جریمه‌ها را هم باید پرداخت کنند، بدهی‌های خود را به بانک‌ها داده‌اند.

مدل کسب‌وکار بانکی نیز اشکال دارد و تا این مدل تغییر پیدا نکند، نمی‌توان انتظار داشت که بانک‌ها بتوانند به‌طور گسترده این کارت‌های اعتباری را صادر کرده و در اختیار مردم قرار دهند. غیر از اینکه از مشکل کسب‌وکاری از این بابت برخوردارند، از لحاظ ساختاری نیز دچار مشکل هستند؛ زیرا مدل ساختار کسب‌وکارشان بر اساس اینکه این تسهیلات را اعطا کنند، ساخته نشده است. بانک‌ها دنبال چند مشتری بزرگ هستند که تنها با آنها کار کنند، یعنی عمده تسهیلاتشان را به تعداد کمی از مشتریان که در واقع مشتریان بزرگ و عمده آنها هستند، اعطا می‌کنند و مدل کسب‌وکارشان بر این اساس طراحی و پی‌ریزی شده است. از این‌رو، اینکه بانک‌ها بتوانند و بلد باشند در یک سطح گسترده اعتبارات ۱۰، ۳۰ و ۵۰میلیونی در اختیار مردم قرار دهند، به لحاظ ساختار فنی موجود در شبکه بانکی ایران وجود ندارد.

به همین دلیل، بانک‌ها از این ایده استقبال نخواهند کرد. این در حالی است که اگر بانک‌ها به این حوزه ورود کنند، به‌طور کلی سیستم کسب‌وکار بانکی کشور ما دچار تحول و تغییر می‌شود. در سال‌های گذشته سیستم بانکی ما به سمت کسب‌وکارهای بزرگ جهت‌دهی شده است و تا حدی نیز به خانوارها تسهیلات خرید مسکن یا خرید خودرو به‌صورت محدود ارائه می‌دادند که آن تسهیلات خرید مسکن نیز به‌طور عمده از سوی یک بانک تخصصی که همان بانک مسکن است، اعطا شده و بقیه بانک‌ها نیز مدل کسب‌وکارشان اعطای تسهیلات به مشتریان بزرگ و عمده بوده است. اگر این اتفاق که از آن صحبت می‌کنیم رخ دهد، به این معناست که یک تحول اساسی در شبکه بانکی اتفاق خواهد افتاد. تحول ساختاری هم سخت است. بانک‌هایی که همه ساختارشان را بر این اساس تنظیم کرده‌اند که با تعداد معدودی از مشتریان کلان کار کنند، چگونه ممکن است بتوانند در یک حد گسترده‌ای وام‌های بی‌شمار خرد اعطا کنند؛ آن هم در یک فاصله زمانی کوتاه.

بانک مرکزی یک بخشنامه صادر کرده و به بانک‌ها اعلام کرده است که می‌توانند این کارت‌های اعتباری را ارائه دهند. در واقع بانک مرکزی در حد اختیارات خود، بستر قانونی لازم را برای بانک‌ها فراهم کرده است. اما اینکه آیا بانک‌ها توانایی این را دارند، از فرصتی که به لحاظ مقرراتی و قانونی مهیا شده استفاده کنند، بحث دیگری است و به نظر بعید می‌رسد که این در کوتاه‌مدت امکان داشته باشد. بنابراین بعید است که از این طریق بتوان تحریک تقاضا داشت. تحریک تقاضا از طریق سیاست پولی در کشور ما، با مشکلات و موانع ساختاری روبه‌رو است، یعنی مقام پولی، انبساط و رشد لازم را در پایه پولی ایجاد می‌کند، اما از سوی دیگر، چون ساختارهای نظام بانکی ما اشکال دارد، این رشد قابل ملاحظه پایه پولی، در نهایت منجر به اعطای تسهیلات در سطح کشور نمی‌شود. به همین علت، در واقع نام آن را معمای نقدینگی گذاشته‌ایم. یعنی از طرفی پایه پولی در حال رشد است و رشد قابل ملاحظه‌ای هم دارد، از سوی دیگر می‌بینیم که بنگاه‌ها و فعالان اقتصادی شکایت می‌کنند که در دریافت تسهیلات از بانک‌ها همواره مشکل دارند و از نرخ سود بانکی گلایه‌مند هستند.

از این رو، به نظر می‌رسد تحریک تقاضا با توجه به این ساختار سیستم بانکی، از طریق سیاست پولی امکانپذیر نیست. راه تحریک تقاضا ازطریق کانال سیاست‌های مالی و بودجه دولت است که آن هم در حال حاضر با توجه به کاهش درآمدهایی که دولت داشته و باتوجه به بدهی‌های انباشته‌شده دولت، با مشکل رو‌به‌رو شده است. بدهی‌های دولت به پیمانکار و نظام بانکی است که بخشی از مشکلات نظام بانکی نیز ناشی از بدهی‌های دولت است.

این‌گونه است که با وضعیت تقریباً قفل‌شده‌ای روبه‌رو می‌شویم که راهکار کوتاه‌مدت برای مدیریت اقتصاد وجود ندارد. تنها راهی که پیش روی ما باقی مانده این است که با یک برنامه‌ریزی منطقی و صحیح، اصلاحات ساختاری را در اقتصاد دنبال کنیم و این اصلاحات ساختاری نیز در کوتاه‌مدت جواب نمی‌دهد. اگر برنامه‌ریزی شده باشد و عزم و اراده ملی تحقق پیدا کند، شاید در پایان برنامه ششم بتوانیم اثرات مثبت آن را در اقتصاد مشاهده کنیم. اگر این اتفاق نیفتد، ما باید منتظر باشیم که گشایشی در درآمدهای نفتی اتفاق بیفتد. البته همیشه هم اقتصاد ایران به همین شکل عمل کرده است. یعنی رونق‌های اقتصادی که ما در گذشته داشتیم، مدیون مدیریت‌های اقتصادی نبوده، بلکه بیشتر مرهون درآمدهای نفتی بوده است. به این ترتیب که با کاهش این روزهای قیمت نفت، اقتصاد ما هم به‌دلیل کاهش درآمدهای نفتی، وارد فاز رکود شده و منتظر این است که ببیند بازار نفت چه زمانی اوج پیدا می‌کند و قیمت‌های نفت بالا می‌رود که چنین چشم‌اندازی هم در حال حاضر برای بازارهای نفت متصور نیست.

بعید است که بازارهای نفت به آن روزهای اوج خود برگردد. از این رو به نظر می‌رسد اقتصاد کشور جز اصلاحات ساختاری، راه دیگری را پیش رو ندارد و در کوتاه‌مدت نمی‌توان کار خاصی انجام داد.

نوشته چرا بانک‌ها از کارت‌های اعتباری استقبال نمی‌کنند؟ اولین بار در اخبار بورس بخوانید


شرکت «هالدو تاپسو» دانمارک به منظور همکاری و مشارکت در صنایع پتروشیمی ایران با محور تامین کاتالیست، دانش فنی و سرمایه گذاری در دوران پسا برجام اعلام آمادگی کرد.

به گزارش رادیو سهام ، به نقل از میزان، دور جدید مذاکرات مسئولان صنایع پتروشیمی ایران و شرکت «هالدو تاپسو» دانمارک به منظور سرمایه گذاری، انتقال دانش و فنآوری و تامین لیسانس طرح‌های جدید پتروشیمی ایران در دوران پسا برجام انجام شد.

بر این اساس در حاشیه برگزاری نمایشگاه پلاستیک K آلمان، که مرضیه شاهدائی مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و احمد مهدوی دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی حضور دارند گفتگوهایی با مدیران ارشد شرکت هالدو تاپسوی دانمارک انجام گرفته است.

در این گفتگوها، شرکت دانمارکی در راستاب همکاری و مشارکت با طرح‌های جدید تولید اوره، آمونیاک و متانول صنعت پتروشیمی ایران اعلام آمادگی کرده است.

از سوی دیگر علاوه بر شرکت تاپسو، مذاکراتی با چندین شرکت اروپایی همچون «تیسن کروپ» آلمان هم به منظور مشارکت و سرمایه گذاری در صنایع پتروشیمی ایران انجام گرفته به طوری‌که این شرکت آلمانی هم خواستار مشارکت و همکاری در طرح‌های PVC صنعت پتروشیمی ایران شده است.

تا پیش از اعمال تحریم‌ها، شرکت هالدو تاپسوی دانمارک یکی از شرکت های فعال در صنایع پتروشیمی ایران بود به طوری‌که این شرکت دانمارکی قرارداد احداث واحد متانول مرجان در فازدوم عسلویه را به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیون یورو امضا کرده بود.

علاوه بر این «یورگن نرگارد گل» معاون رئیس شرکت دانمارکی هالدور تاپسو همزمان با لغو تحریم‌های پیش روی سرمایه گذاری در صنایع پتروشیمی ایران، خواستار توسعه همکاری‌ها با صنعت پتروشیمی در حوزه پژوهش، فنآوری و تامین کاتالیست شده بود.

انتقال تکنولوژی برای تولید محصولات جدید پتروشیمی، ساخت کارخانه کاتالیست، همکاری مشترک در احداث واحدهای متانول با فن آوری جدید در پتروشیمی مرجان و متانول ونیران (ایران- ونزوئلا)، ساخت واحد اوره و آمونیاک پتروشیمی هنگام از جمله محورهای کاری جدیدی صنعت پتروشیمی ایران و هالدو تاپسوی دانمارک در دوران پسا برجام به شمار می‌رود.

 

نوشته یک شرکت دانمارکی آماده سرمایه گذاری در پتروشیمی ایران شد اولین بار در اخبار بورس بخوانید

پورشه ۹۱۱ GT3 کاپ مورد یک بازنگری وسیع و کامل قرار گرفته تا در پیست‌های مسابقه در سال ۲۰۱۷ حضوری قدرتمندتر داشته باشد. پشت ظاهر جذاب پرتیراژترین خودروی مسابقه‌ای حال حاضر جهان یک موتور ۶ سیلندر تخت با حجم ۴ لیتر قرار دارد. به لطف تجربیات پورشه در مسابقات اتومبیلرانی، این موتور جمع و جور که اکنون قابلیت‌های آن نیز افزایش یافته توان تولید ۴۸۵ اسب بخار قدرت را دارد.
4
طیف وسیعی از جزییات فنی و بعضا ابتکاری بازدهی موتور را بالا برده تا به عنوان یک موتور تنفس طبیعی ضریب اطمینان بالایی در اوج فشار مسابقات داشته و در عین حال تعمیر و نگهداری آن نیز ساده‌تر باشد. از جمله فناوری هایی که برای اولین بار در این پیشرانه بکار رفته در سوپاپ‌ها و روانکاری است. با استفاده از پمپ روغن گریز از مرکز ظرفیت روغن رسانی افزایش یافته است. جنس میل لنگ نیز تغییر کرده تا توان تحمل فشار بالاتری را داشته باشد.
اعمال تغییرات روی قطعات عقب و جلو موجب شده تا پورشه ۹۱۱ GT3 کاپ از نظر آئرودینامیک بهبود قابل ملاحظه‌ای یافته و کشش و کارایی آن افزایش یابد. باله پهن عقب با ۱۸۴ سانتی متر طول کماکان دست نخورده باقی مانده است. مجموعه چرخ‌های قبلی نیز حفظ شده‌اند که شامل رینگ یک پارچه ۱۸ اینچی با قفل مرکزی، تایرهای ساخت میشلن با پهنای ۲۷۰ میلی متر در جلو و ۳۱۰ میلی متر در عقب می‌شود. سازه کلی اتومبیل از جنس آلومینیوم و فولاد است تا استحکام و سبکی را تواما همراه داشته باشد. در نتیجه وزن ۹۱۱ GT3 جدید فقط ۱۲۰۰ کیلوگرم می‌باشد.
6
مهندسان پورشه روی افزایش ایمنی رانندگی نیز تمرکز خاصی داشته‌اند. یک قفس ایمنی جدید راننده را به طور کامل در برگرفته و صندلی راننده با ظاهری سطل مانند و خلاقانه حفاظت کاملی از شانه و سرها انجام می‌دهد. بر روی سقف نیز یک دریچه تعبیه شده تا طبق قوانین جدید فدراسیون جهانی اتومبیلرانی نجات راننده در زمان حادثه ساده‌تر باشد.
پورشه ۹۱۱ GT3 کاپ در همان کارخانه‌ای در اشتوتگارت تولید می‌شود که نسخه خیابانی ۹۱۱ در آن ساخته می‌شود. تیونینگ مربوط به مسابقه توسط شرکت ویساچ انجام شده و حرفه‌ای ترین رانندگان قابلیت‌های آن را آزمایش می‌کنند. از سال ۱۹۹۸ تا کنون ۳۰۳۱ دستگاه از ۹۱۱ GT3 کاپ در مدل‌های ۹۹۶، ۹۹۷ و ۹۹۱ تولید شده است. این تیراژ تولید در کنار آمار قهرمانی‌ها، این اتومبیل را تبدیل به یکی از معتبرترین برندها در مسابقات اتومبیلرانی کرده است.
8
پورشه ۹۱۱ GT3 کاپ در فصل ۲۰۱۷ مسابقات اتومبیلرانی، به ویژه مسابقات پورشه موبیل ۱ و پورشه کاررا کاپ که در کنار مسابقات فرمولا وان در آلمان و آمریکای شمالی برگزار می‌شود شرکت خواهد کرد. به جز آمریکای شمالی از سال ۲۰۱۸ این اتومبیل در سایر مسابقات معتبر دنیا نیز حضور خواهد داشت. درحال حاضر ۲۰ تیم مختلف در سراسر جهان برای سطوح گوناگون مسابقات اتومبیرانی ۹۱۱ GT3 کاپ را به پورشه سفارش داده‌اند.